مراحل مختلف جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی
مراحل مختلف جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی
*مراحل مختلف جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی*

تداوم منابع مدیریتی یک سازمان، کاملا وابسته به تربیت نسل بعدی مدیران می باشد. رهبران کارآمد و باهوش سازمان ها خود را آماده می کنند تا در صورت استعفا یا عزل افرادی که عهده دار مشاغل کلیدی سازمان هستند، به سرعت پست خالی شده آنها را با فردی کاردان پر کنند. برای اینکه فردی با صلاحیت جایگزین فرد قبلی شود، باید از پیش وی را برای این کار پرورش داده باشند. تا به هنگام جانشینی اهداف سازمان را به خطر نیندازد و در مسیر درست گام بر دارد. همین جاست که موضوع جانشین پروری اهمیت پیدا می کند و اجرای آن به یکی از مسائل حیاتی سازمان تبدیل می گردد.

فرایند جانشین پروری نیازمند برنامه ریزی های هدف مند و استراتژی های مشخصی می باشد. چون اعمال هر نوع تغییراتی در سازمان ها، در ابتدا با چالش ها و مسائل اساسی ای رو به رو می گردد. این برنامه ریزی ها و استراتژی های هدف مند کمک می کند تا مدیران سازمان بتوانند این چالش ها را پشت سر بگذارند.

اما برای اینکه یک سازمان بتواند فرایند جانشین پروری و مدیریت استعدادهای خود را با موفقیت به اجرا درآورد، لازم است تا مراحل مختلفی را پشت سر بگذارد. از همین رو قصد داریم در ادامه مراحل مختلف این فرایند را مرور کنیم.

جانشین پروری شامل مراحل مختلفی می گردد.
*جانشین پروری شامل مراحل مختلفی می گردد*

تنظیم دقیق ماموریت و سیاست های جانشین پروری

این مرحله به عنوان نخستین مرحله فرایند جانشین پروری شناخته می شود. مدیران و رهبران سازمان ها در نخستین مرحله باید تشخیص دهند که ذینفعان اصلی سازمان از برنامه های جانشین پروری چه انتظاری دارند؟

همچنین باید چارچوب فکری مشخصی را برای تعیین برنامه های این فرایند مشخص نمایند. اهداف این برنامه را تعیین کنند و نتایج مورد انتظار را بررسی نمایند.

سپس مشخص کنند که برای استقرار و موفقیت عملی این فرایند باید چه روند و رویه ای را پیش بگیرند. به این صورت می توانند سیاست هایی دقیق را برای این برنامه تنظیم نمایند.

شناسایی بخش های مختلف نیازمند به جانشین پروری

هنگامی که برای مدتی، یک موقعیت شغلی هیچگونه مسئول و متصدی ای ندارد، روند کارهای سازمان مختل می گردد. این نشان دهنده این موضوع است که آن سمت شغلی دارای اهمیت و حساسیت زیادی بوده است. به همین خاطر مدیران بحران های موجود در روند کار را تشخیص می دهند.

در گام بعدی مدیران باید تمامی سطوح شغلی سازمان، مشاغل کلیدی و حساس و سطح مشاغل هدف را تعیین نمایند.

سپس برای تشخیص مشاغل کلیدی در سازمان راهکارهایی را شناسایی و ارائه نمایند. مدیران باید برای تشخیص ماموریت های سازمانی؛ یک نمودار سازمانی تنظیم کنند. چرا که این مشاغل جزو موقعیت های شغلی حساس و کلیدی سازمان هستند.

برای این کار باید با مدیران ارشد سازمان گفتگو شود تا موقعیت های شغلی کلیدی موجود در سازمان را بتوان راحت تر شناسایی نمود.

تنظیم یک نمودار سازمانی، در مرحله شناسایی بخش های مختلف نیازمند به جانشین پروری، بسیار مفید می باشد.
*تنظیم یک نمودار سازمانی، در مرحله شناسایی بخش های مختلف نیازمند به جانشین پروری، بسیار مفید می باشد*

شناسایی نیازمندی های کاری برای جانشین پروری

بعد از اینکه مدیران سازمان ها توانستند مناسب شغلی حساس و کلیدی را شناسایی نمایند، باید نیازهای کاری سازمان را مشخص کنند. برای دستیابی به این هدف مدیران باید بدانند که موقعیت های شغلی کلیدی و حساس فعلی سازمان به دست چه افرادی اداره می گردد. شایستگی ها و ویژگی های این افراد را شناسایی کنند و میزان مهارت، تحصیلات، سابقه کاری و تجربه شغلی آنها را بسنجند. همچنین ارزیابی کنند که آیا عملکرد این افراد در این موقعیت های شغلی مناسب است یا اینکه نقص هایی در کار آنها وجود دارد.

سپس بررسی کنند که این موقعیت های شغلی حساس به چه علت و در چه زمانی خالی می گردند؟ و این موقعیت ها در چه بخشی از سازمان قرار گرفته اند.

بعد از بررسی و ارزیابی تمام این موارد، با توجه به شرح موقعیت این مشاغل حساس، باید یک مدل شایستگی طراحی گردد.

اما پس از اینکه سازمان مراحل جانشین پروری را طی نمود باید به سراغ مراحل جدیدی برود. این مراحل جدید باید برای اجرای مدیریت جانشینی طی شوند.

در یکی از مراحل جانشین پروری، مدیران فعلی سازمان نیز مورد ارزیابی قرار می گیرند.
*در یکی از مراحل جانشین پروری، مدیران فعلی سازمان نیز مورد ارزیابی قرار می گیرند*

مراحل اجرای مدیریت جانشین پروری

اولین مرحله از مراحل اجرای مدیریت جانشین پروری، تهیه یک بانک اطلاعاتی خوب از استعدادهای موجود در سازمان می باشد. مدیران و رهبران سازمان ها در این مرحله باید نام افراد مستعد بالقوه در سازمان که حداقل ویژگی های مورد نظر برای برنامه های جانشینی را دارند، لیست نمایند.

در مرحله بعد ارزیابی مقدماتی را اجرا کنند. در این مرحله تمام افراد لیست شده طبق معیارهایی که از پیش تعیین شده است، مورد ارزیابی مقدماتی قرار می گیرند.

مرحله بعدی و سوم، مرحله تدوین مدل شایستگی سازمان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که در مورد آموزش و توسعه مدیران مطرح گشته است، کاربرد شایستگی های آنها به منظور طراحی برنامه های توسعه مدیران می باشد. در واقع مدل شایستگی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد اجرای ارزیابی موفق مدیریت جانشین پروری در سازمان ها مطرح گشته است. اگر مدل شایستگی به درستی طراحی نشود، افراد منتخب با معیارهای نادرستی قضاوت و ارزیابی می گردند. از همین رو طراحی برنامه های آموزشی نیز مشکل می گردد. افراد ارزیابی کننده هم در ارزیابی و دسته بندی دقیق و درست رفتارها به مشکل بر می خورند. در این صورت مدیران عملیات اعتماد خود را نسبت به مرکز ارزیابی از دست می دهند.

برای مدیریت جانشین پروری باید یک بانک اطلاعاتی خوب از افراد مستعد سازمان تنظیم شود.
*برای مدیریت جانشین پروری باید یک بانک اطلاعاتی خوب از افراد مستعد سازمان تنظیم شود*

مرحله آخر این فرایند طراحی و اجرای ارزیابی می باشد. پس از اینکه افراد لیست شده و منتخب از مرحله ارزیابی مقدماتی عبور کردند، به عنوان افرادی که واجد شرایط بوده اند، در این مرحله حضور پیدا می کنند. در این مرحله مرکز ارزیابی، چند نفر را به عنوان افراد ارزیابی کننده احضار می کند. این افراد بر اساس مدل شایستگی تعیین شده در سازمان، نامزدهای جانشینی را چندین بار مورد ارزیابی قرار می دهند.

بعد از آن هم مسئول مرکز ارزیابی، نتایج را با مدیران و یا هیئت مدیره سازمان در میان می گذارد. به این صورت مدیران سازمان می توانند برای هر کدام از پست های مدیریتی، یک فهرست گلچین شده از جانشینان احتمالی را تنظیم نمایند.

بعد از اینکه کارمندان مستعد به عنوان جانشین پست های حساس و کلیدی شناسایی و انتخاب شدند، باید با استفاده از ابزارهای مختلف آموزشی، آنها را برای قبول این مسئولیت ها پرورش داد و آماده نمود. روند پیشرفت این افراد باید به صورت مداوم ارزیابی شود.


منابع:

https://workforce.com/2013/03/11/succession-planning-roadmap/

https://www.eonetwork.org/octane-magazine/special-features/top-five-succession-planning-steps


تاریخچه جانشین پروری
تاریخچه جانشین پروری
*تاریخچه جانشین پروری*

اگر بخواهیم در مورد تاریخچه جانشین پروری صحبت کنیم باید به گذشته های خیلی دور و هزاران سال پیش برگردیم. به زمانی که پادشاهان پیش از اینکه مرگشان فرا برسد برای خود جانشینی انتخاب می کردند. تا پس از آنها به اداره مملکت بپردازند.

این مسئله تنها در مورد خاندان های سلطنتی و پادشاهان صدق نمی کرد. بلکه در میان جامعه و خانوارها نیز رواج داشت. مثلا کشاورزان که مالک زمین های خود بودند هم پیش از مرگشان به مسئله جانشینی خود فکر می کردند. آنها زمین خود را با در نظر گرفتن جنسیت، سن و مهارت های خاص فرزندانشان به آنها می سپردند.

جانشین پروری در گذشته های دور میان تمامی اقشار جامعه به ویژه خاندان سلطنتی رواج داشته است.
*جانشین پروری در گذشته های دور میان تمامی اقشار جامعه به ویژه خاندان سلطنتی رواج داشته است*

در واقع در آن دوره تربیت افراد به عنوان جانشین در میان همه اقشار جامعه و به ویژه خاندان سلطنتی رواج زیادی داشت. آموزش و آماده سازی این افراد برای پذیرفتن مقام و شغلشان در آینده از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. به همین خاطر هم مربیان و معلمان بسیار کارآزموده و دانشمندی برای پرورش شاهزادگان استخدام می گشته اند.

اما اگر بخواهیم در مورد مسئله جانشین پروری در سازمان ها و تاریخچه آن صحبت کنیم، باید به اوایل قرن بیستم اشاره کنیم. در این دوره فردی به نام فایول نیاز به جانشین پروری را در سازمان ها مطرح می کند. فایول باور داشت که رهبران سازمان مسئول تداوم ثبات شغلی اعضای سازمان هستند. او معتقد بود که اگر این نیاز مهم سازمانی جدی گرفته نشود، مشاغل مهم و کلیدی سازمان به روش اشتباهی به کارمندانی سپرده می شود که توانایی اداره آنها را ندارند.

به همین خاطر هم این مسئله کم کم به یکی از دغدغه های مهم سازمان ها تبدیل می گردد و در طی دوره های مختلفی راهکارها و شیوه های خوبی برای برنامه ریزی این فرایند ارائه می دهند. در دهه هشتاد و نود میلادی مسئله جانشین پروری به مبحثی جدی تبدیل شد و برنامه ریزی های سیتماتیکی نیز برای این موضوع تعیین گشت.

چالش های جانشین پروری چیست؟

رهبران و مدیران سازمان ها در به کارگیری و اجرای فرایند و برنامه های جانشین پروری با چالش های بسیار جدی ای رو به رو می شوند. تنها رهبرانی می توانند این چالش ها را پشت سر بگذارند که دانش و مهارت کافی داشته باشند.

برای موفقیت در این چالش ها، ابتدا باید با چالش های پیش روی این فرایند، آشنا شویم. سپس راه حل مناسب برای هر کدام از این چالش ها را مطرح می کنیم. مهمترین ویژگی ای  که مدیران برای اجرای موفق فرایند جانشین پروری باید دارا باشند، این است که توانایی کافی در شناسایی چالش ها و مسئله یابی را داشته باشند.

اولین چالشی که پیش روی فرایند جانشین پروری قرار دارد، مقاومت ها و موانعی است که احتمال دارد در برابر تغییرات جانشین پروری رخ دهد. مدیران باید برای پشت سر گذاشتن این چالش، نیازها، مزایا و منافع موجود در این فرایند را به خوبی برای تمامی اعضای سازمان مشخص و روشن نمایند. به این صورت می توانند با مقاومت های احتمالی مقابله نمایند و حتی از آنها پیشگیری کنند.

چالش بعدی برقراری ارتباط بین استراتژی های سازمان می باشد. در واقع مدیران باید بتوانند میان استراتژی هایی که نیازمند جانشین پروری هستند، ارتباط برقرار کنند. چرا که تنها به این صورت است که این فرایند قابل اجرا میگردد. در واقع خیلی از برنامه ها و استراتژی های سازمانی فقط با تعیین و انتخاب رهبران آینده سازمان ها قابلیت اجرا را پیدا می کنند.

از دیگر چالش های موجود در این فرایند می توان به قانع شدن مدیران ارشد و سیاست گذاران و ذی نفعان سازمان اشاره نمود. در واقع مدیران سازمان ها باید با در نظر گرفتن ساختار سازمان و فرهنگ سازمان، مدیران ارشد و سیاست گذارای سازمان را در مورد این فرایند مجاب کنند. تا به این صورت بتوانند فرایند جانشین پروری و منابع انسانی و استراتژی های کلی سازمان را با هم همگام نمایند.

آخرین چالش پیش روی مدیران در این فرایند تحلیل ریسک انتخاب افراد کلیدی می باشد. مدیران و رهبران سازمان باید در تحلیل موقعیت های شغلی حساس و پر ریسک و افراد کلیدی مهارت کافی داشته باشند. چون همین تحلیل ها کمک می کند تا مدیران مشخص کنند که کدام یک از بخش های سازمان در فرایند جانشین پروری پر ریسک تر به حساب می آیند.

اجرای فرایندهای جانشین پروری با چالش های مختلفی رو به رو می شود.
*اجرای فرایندهای جانشین پروری با چالش های مختلفی رو به رو می شود*

فرایند جانشین پروری چه مواردی را در بر می گیرد؟

فرایند جانشین پروری در سازمان شامل موارد مختلفی میشود. این موارد شامل:

  •  شناسایی شایستگی هایی که وجودشان در سازمان الزامی است، می گردد.
  • در واقع اولویت بندی این شایستگی ها بر اساس نیازها و ضرورت های سازمانی شکل می گیرد.
  • تدوین مدل شایستگی سازمان از دیگر مواردی است که در این فرایند مورد استفاده قرار می گیرد.
  • افراد مستعد بر مبنای مدل های شایستگی موجود در سازمان شناسایی و ارزیابی می گردند.
  • بر اساس خروجی و گزارش ارزیابی افراد سازمان، نامزدهایی برای جانشینی مشاغل کلیدی انتخاب و تعیین می شوند.
  • برای هر کدام از نامزدها بر اساس نتایج ارزیابی برنامه رشد و توسعه فردی تدوین می گردد.
  • برای بهبود و پیشرفت مستمر این نامزدها باید فرایند یادگیری به طور مناسبی اجرا گردد.
  • روی روند پیشرفت کیفیت عملکرد نامزدهای مشخص شده نظارت و ارزیابی مناسبی اعمال می گردد.
  • سپس نامزدهای نهایی برای ایفای نقش های رهبری در آینده انتخاب می شوند.
در فرایند جانشین پروری نظارت و ارزیابی صحیحی انجام می شود.
*در فرایند جانشین پروری نظارت و ارزیابی صحیحی انجام می شود*

مهم ترین نتایج به دست آمده از برنامه جانشین پروری چیست؟

برنامه جانشین پروری فرصت های بیشتری را برای کارمندان با استعداد و توانای سازمان فراهم می نماید.

این برنامه فرصت مشارکت در اجرای طرح های راهبردی و بلند مدت سازمان را برای تمامی اعضای سازمان فراهم می کند.

خزانه استعدادهای سازمان را از بین کارمندان مستعد و حرفه ای افزایش می دهد. به صورتی که سازمان به هنگام جانشین سازی دچار مشکل نمی شود.

این برنامه باعث می شود تا نیازهای جایگزینی به عنوان یک ابزار مفید برای پیش بینی آموزش، تربیت و پرورش لازم و ضروری برای کارمندان شناسایی شود.

این برنامه به سازمان کمک می کند تا وضع موجود در سازمان را از نظر مهارت ها و قابلیت ها بررسی نماید و نیازها و کمبودهای سازمان را تبیین نماید.

برنامه جانشین پروری فرصت های بیشتری را برای کارمندان مستعد سازمان فراهم می سازد.
*برنامه جانشین پروری فرصت های بیشتری را برای کارمندان مستعد سازمان فراهم می سازد*

منابع:

https://www.toolbox.com/hr/talent-management/articles/what-is-talent-management/

https://hrmars.com/papers_submitted/6463/Review_of_History_Succession_Planning_Replacement_Planning,_Talent_Management_and_Workforce_Planning.pdf


اهمیت جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی
اهمیت جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی
*اهمیت جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی*

در دنیای امروز برای اینکه سازمان ها بتوانند بهره وری بیشتری داشته باشند و کیفیت آنها افزایش پیدا کند به مدیرانی احتیاج دارند که از مدیران فعلی سازمان، مستعدتر و شایسته تر باشند. در چنین شرایطی جانشین پروری در سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد.

در واقع جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی در تمام جهان به عنوان استراتژی ای کلیدی مطرح شده است که کمک می کند تا مسائل مهم مربوط به منابع انسانی همچون افزایش نرخ بازنشستگی، نیاز به نیروی کار متنوع در همه سطوح، رقابت محدود و بازار کار کساد حل گردد.

فرایند جانشین پروری برای افراد با استعداد در سازمان فرصت های بیشتری را فراهم می آورد، تا پیشرفت کنند. همچنین دارایی های منابع انسانی سازمان که مستعد و کارآمد هستند، افزایش پیدا می کند. این فرایند باعث می شود تا منابع انسانی حرفه ای سازمان در اجرای طرح های بلند مدت سازمانی مشارکت می نمایند. همچنین کمک می کند تا موقعیت هایی که در سازمان احتیاج به جایگزینی دارند، شناسایی شوند. در واقع این ابزاری است برای برنامه ریزی آموزش و پرورش کارمندان سازمان که اهمیت بسیار زیادی دارد.

فرایند جانشین پروری بیشتر از همه برای صاحبان کسب و کار و مدیران سازمان دارای اهمیت می باشد. چنانچه سازمانی برای این فرایند اهمیت زیادی قائل نشود و هیچ طرح اجرایی برای آن در نظر نگیرد، قطعا در آینده مجبور می شود تا هزینه سنگینی را برای جبران آن پرداخت نمایند.

جانشین پروری بیش از همه برای مدیران سازمان ها اهمیت دارد.
*جانشین پروری بیش از همه برای مدیران سازمان ها اهمیت دارد*

مزایای جانشین پروری و مدیریت پیشرفت شغلی

جانشین پروری یکی از فرایندهای مهم سازمانی است که مزایای بسیار زیادی دارد و به همین خاطر هم اجرا نمودن آن در سازمان ها لازم و ضروری می نماید.

یکی از مهمترین مزایای این فرایند، این است که باعث می شود تا برای کسب و کارهای سازمانی برنامه ریزی مناسب تری انجام شود. به بیان بهتر منظور از جانشین پروری به کارگیری و قرار دادن افراد صحیح و مناسب در مشاغل و سمت های شغلی مناسب و در زمان مناسب است. وقتی مدیران سازمان ها آگاه باشند که افراد مناسبی قرار است عهده دار مشاغل کلیدی سازمان گردند، می توانند به راحتی برای آینده کسب و کار و سازمان خود برنامه ریزی موثرتر و کارآمدتری را طراحی نمایند.

دومین مزیت فرایند جانشین پروری، حفظ نیروی انسانی کارآمد و خروج کمتر از سازمان می باشد. یک برنامه جانشینی خوب به کارمندان کمک می نماید تا بدانند که برای چه موقعیت شغلی ای آماده می شوند و آموزش می بینند. به این صورت تصویر شفاف تری از آینده خود و سازمان دارند. خود این برنامه ریزی یک ابزار قدرتمند برای حفظ نیروی انسانی در سازمان به حساب می آید.

از مزایای جانشین پروری، حفظ منابع انسانی در سازمان می باشد.
*از مزایای جانشین پروری، حفظ منابع انسانی در سازمان می باشد*

مزیت بعدی فرایند جانشین پروری، نظام جبران خدمات بهتر و مناسب تر می باشد. به هر میزان که اعضای سازمان رشد نمایند، به همان میزان سطح پرداخت دستمزد و حقوق کارمندان باید افزایش پیدا کند. این فرایند به مدیران این امکان را می دهد که نظام جبران خدمات را به شکلی اجرا نمایند که به این وسیله کارمندان در انجام وظایف خود انگیزه بیشتری پیدا کنند. علاوه بر این کارمندان مطمئن می شوند که آنها حقوق عادلانه ای در مقایسه با همکاران و مشاغل مشابه خود در دیگر سازمان ها دریافت می کنند.

این فرایند سبب به وجود آمدن تعهد شغلی بالاتر هم می شود. این فرایند با نشان دادن آینده ای روشن و نمایش مسیر پیشرفت شغلی واضح به اعضای سازمان سبب می شود تا تعهد شغلی کارمندان سازمان افزایش پیدا کند. تعهد بالای کارمندان به سازمان باعث می شود تا نرخ رشد مالی سازمان افزایش پیدا کند.

آخرین مزیت این فرایند استخدام نیروی انسانی مستعدتر و مناسب تر می باشد. یک برنامه ریزی جانشینی درست و مناسب باعث می شود تا جذب و استخدام کارمندان به شیوه صحیح تر و بهتر صورت پذیرد. هنگامی که مدیران درک بهتری از شیوه رهبری خود نسبت به کارمندان داشته باشند، می توانند روی استخدام افراد مستعد برای مناصب شغلی آینده تمرکز کنند. به این صورت این فرایند کوتاه تر می شود و دقت واحد منابع انسانی نیز افزایش پیدا می کند.

موانع موجود در جانشین پروری در سازمان ها

با وجود اینکه فرایند جانشین پروری دارای پیامدهای مثبت زیادی می باشد، اما چالش ها و موانع مختلفی نیز پیش روی این فرایند وجود دارد.

موفقیت برنامه های این فرایند وابسته به این است که آموزش و پرورش کارمندان سازمان به شکل متوازن انجام شوند. به صورتی که کارمندان مستعد به تدریج آموزش داده شوند. جدی نگرفتن موضوع آموزش و پرورش کارمندان مستعد توسط سازمان می تواند باعث به مخاطره انداختن برنامه های جانشین پروری گردد. در این صورت امکان دارد که مدیران سازمان در برابر برنامه های پرورش استعداد اعضای سازمان موضعی مخالف بگیرند. یا اینکه از عهده پرورش کارمندان مستعد و حرفه ای برنیایند.

موفقیت فرایند جانشین پروری به آموزش و پرورش صحیح کارمندان وابسته است.
*موفقیت فرایند جانشین پروری به آموزش و پرورش صحیح کارمندان وابسته است*

به خاطر ابهاماتی که در سازمان ها وجود دارد و سرعت زیادی که تحولات سازمانی دارند، پیش بینی کردن دقیق نیازهای مدیریتی سازمان برای آینده کار بسیار مشکلی می باشد. با این وجود سازمان هایی که در استعدادیابی و آموزش مدیران آینده به شکل موثر و مناسبی عمل نموده اند، موفق شده اند تا بین نیازهای سازمان و تعداد کارمندان مستعدی که وارد خزانه استعدادها می شوند، توازن برقرار کنند و تمامی آن افراد را برای پست های در نظر گرفته شده آموزش دهند. اما چنانچه سازمانی در این زمینه ضعیف عمل نماید، بقیه اعضای سازمان دلسرد می شوند. چرا که باید در صفی طولانی قرار بگیرند تا شاید برای یکی از مشاغل کلیدی سازمان انتخاب شوند.

از دیگر موانع موجود در این فرایند می توان به محدودیت های احتمالی ای اشاره نمود که ممکن است برای مدیران جدید و جوان سازمان پیش آید. در واقع فرهنگ سازی در سازمان برای پذیرفتن مدیران و جدید سازمان که تا دیروز با دیگر اعضای سازمان هم رده بودند، بسیار اهمیت دارد. چرا که در غیر این صورت مدیر جدید با وجود استعدادی که دارد نمی تواند اعمال قدرت نماید و سازمان را مدیریت کند. بنابراین آنها باید میان سایر کارمندان سازمان برای خود مقبولیت کسب نمایند و برای به دست آوردن این توانایی تمام تلاش خود را به کار بندند.

یکی دیگر از مشکلات و موانعی که ممکن است برای این فرایند پیش آید ایجاد سوءتفاهم برای مدیران است. ممکن است برخی مدیران سازمان ها تصور کنند که فرایند جانشین پروری اختیار و قدرت آنها را کاهش می دهد. در صورتی که طرح های جانشینی به منظور همکاری با مدیر و حمایت از تصمیمات وی اجرا می گردد. بنابراین برنامه ها باید به صورتی اجرا گردد که مدیران خود را مالک این فرایند بدانند.

فرایند جانشین پروری به منظور حمایت از تصمیمات مدیران و همکاری با آنها به اجرا در می آید.
*فرایند جانشین پروری به منظور حمایت از تصمیمات مدیران و همکاری با آنها به اجرا در می آید*

منابع:

https://www.academia.edu/35522326/Effective_Succession_Planning_Ensuring_Leadership_Continuity_and_Building_Talent_Within_3rd_edition_

https://www.shl.com/solutions/talent-management/mobilize/succession-planning/


تعریف جانشین پروری
تعریف جانشین پروری
*تعریف جانشین پروری*

یکی از فرایندهای با اهمیت در سیر تکاملی سازمان ها، جانشین پروری می باشد. اجرای این فرایند در سازمان ها کاملا وابسته به مدیران و رهبران سازمان می باشد. به این صورت مدیران می توانند بقای سازمان را در بازار رقابتی تضمین نمایند. در واقع مدیرانی که توجه کافی به آینده سازمان ندارند، در دستیابی به اهدافشان دچار مشکل می گردند و در نهایت شکست می خورند. بنابراین سازمان های آینده نگر به سازمان هایی گفته می شود که نقش جانشین پروری را جدی بگیرند.

هر چقدر که در یک سازمان فشارها و تهدیدهای محیطی افزایش پیدا کنند، وجود رهبران منعطف، قدرتمند و استراتژیک برای حفظ بقای سازمان لازم و ضروری می نماید. مدیرانی که توانایی این را دارند که با تکنیک ها و انعطافی که دارند، با هوشمندی تمام شرایط محیط را درک کنند و وابسته به شرایط موجود یک راهکار مناسب را انتخاب نمایند.

جانشین پروری در آینده سازمان ها نقش بسیار مهمی را ایفا می نماید.
*جانشین پروری در آینده سازمان ها نقش بسیار مهمی را ایفا می نماید*

چنانچه بخواهیم از جانشین پروری تعریفی جامع بیان کنیم، باید بگوییم که در واقع سیستم جانشین پروری یک فرایند ساختاریافته و رویکردی سیستمی می باشد که به واسطه آن افراد واجد شرایط و مستعد برای به عهده گرفتن مشاغل کلیدی یک سازمان انتخاب می شوند و برای این موضوع آموزش می بینند. این فرایند بدون دانش کافی و اجرای استراتژی های مناسب، هیچ کارایی ای نخواهد داشت. به بیان بهتر و ساده تر این فرایند یک روش بسیار کارآمد و موثر به منظور تامین منابع انسانی مناسب و با استعداد به حساب می آید.

روش های جانشین پروری به کمک اصول و قواعدی که دارد، به سازمان ها کمک می کند تا استعدادهای مهم و لازم را شناسایی کند و سپس آنها را برای شغل و سمت مورد نظر پرورش دهد.

مدیران باید به این نکته توجه داشته باشند که به هیچ عنوان دستیابی به نتایج فرایند جانشین پروری، کوتاه مدت و زودبازده نیستند. چنانچه مدیران بخواهند این فرایند به درستی اجرا گردد، باید مراحل مختلفی را که شامل نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی مستمر می شود، اجرا نمایند. راحت ترین و مناسب ترین راه برای اجرای و به کارگیری این استراتژی این است، که کارمندان سازمان از میان افراد شایسته و مستعد انتخاب گردند. سپس هر کدام از آنها را با توجه به استعدادهایشان، به شکل تدریجی برای موقعیت های شغلی کلیدی و حساس سازمان پرورش دهند.

قواعد جانشین پروری

تحقیقات کانگر و فولمر در سال ۲۰۰۳ این مسئله را بیان نمود که برنامه ریزی جانشین پروری باید در کنار بحث آموزش و پرورش قابلیت های مدیران سازمان در کنار هم مطرح شوند و عنوان مدیریت جانشین پروری به آنها داده شود. این دو محقق رشته مدیریت، خود در اجرای این فرایند بسیار موفق عمل کرده اند. آنها این فرایند را با روش های کمی و کیفی مختلفی ارزیابی کرده اند. کانگر و فولمر در نتیجه تحقیقات خود پنج قاعده کلی را مطرح نموده اند که شامل قواعد زیر می گردند.

  • اولین قاعده جانشین پروری، تمرکز بر توسعه می باشد که به عنوان مهمترین قاعده این فرایند شناخته می شود. چرا که تمامی قواعد بعدی بر اساس این قاعده شکل گرفته اند. بر اساس این قاعده مدیریت جانشین پروری باید سیستمی منعطف باشد و بر اساس برنامه ها و فعالیت های توسعه ای شکل بگیرد. هدف از این  برنامه ها این است که کاندیداهایی که به عنوان جانشین انتخاب شده اند، در حین کار آموزش ببینند. این آموزش ها می تواند فعالیت هایی مانند تفویض اختیار باشد که به منظور تصاحب نمودن مشاغل هدف انجام می شود.
  • قاعده بعدی یا همان قاعده دوم در برنامه جانشینی، روی مشاغل کلیدی تمرکز دارد. مشاغل کلیدی از آن دسته مشاغلی به حساب می آیند که جانشین پروری برای آنها کار دشواری می باشد. در واقع این مشاغل به ندرت به افراد وابسته هستند و خود مشاغل برای تضمین نمودن موفقیت آینده سازمان دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. در واقع این گونه مشاغل برای سلامت بلند مدت سازمان ضروری به حساب می آیند.
یکی از قواعد جانشین پروری، تمرکز بر روی مشاغل کلیدی می باشد.
*یکی از قواعد جانشین پروری، تمرکز بر روی مشاغل کلیدی می باشد*

سومین قاعده این فرایند، دوری از ابهام و آشکارا بودن آن می باشد. به صورتی که برنامه جانشین پروری باید به طور کاملا شفاف اجرا گردد. به این صورت افراد سازمان در تمام مدت از وضعیت خود باخبر هستند. بر اساس این قاعده قوانین و روند برنامه ها به تمامی اعضای سازمان منتقل می گردد.

اندازه گیری مستمر پیشرفت های سازمانی و اجتناب از ذهنیت سنتی برنامه ریزی جایگزینی، قاعده چهارم این فرایند به شمار می رود. بر اساس این قاعده مدیران سازمان ها باید به صورت مداوم و مستمر هر کدام از کاندیداها و وضعیت سیستم سازمان را تحت نظر بگیرند. به این صورت می توانند اطمینان پیدا کنند که در مسیر پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمان قرار گرفته اند.

اما آخرین قاعده فرایند جانشین پروری، منعطف نگه داشتن سیستم است. در واقع طراحان سیستم های سازمانی باید طبق بازخوردهایی که از مجریان سازمان دریافت می نمایند، معایب و نقایص موجود در سیستم را برطرف کنند و به شکل مستمری به بهبود این سیستم ها بپردازند.

منعطف نگه داشتن سیستم یکی از قواعد جانشین پروری به حساب می آید.
*منعطف نگه داشتن سیستم یکی از قواعد جانشین پروری به حساب می آید*

آیا جانشین پروری مقدمه ای برای جانشین سازی می باشد؟

عموما اجرای فرایند جانشین پروری در سازمان ها بر اساس برنامه جانشینی اجرا می گردد. هدف از اجرای این برنامه ها صرفا جانشین سازی و تعیین جانشین بر اساس تجربه های گذشته افراد نمی باشد. هدف اصلی از اجرای این برنامه ها توانمند ساختن همه جانبه نیروهای انسانی سازمان می باشد تا به این صورت بتوانند در به عهده گرفتن وظایف و مشاغل کلیدی سازمان تسلط کامل و کافی داشته باشند.

اما مدیران باید بدانند که فرایند جانشین پروری، مقدم تر از فرایند جانشین سازی محسوب می شود. به صورتی که چنانچه یک سازمان در اجرا نمودن فرایند جانشین پروری تعلل به خرج دهد، قطعا در کوتاه مدت یا بلند مدت در اجرای فرایند جانشین سازی به مشکل بر خواهد خورد.

یافتن افراد مستعد و مناسب در بیرون از سازمان، هزینه بالایی دارد و امر دشواری به حساب می آید. همچنین  زمان آموزش به آنها ممکن است طولانی تر شود. چرا که شناسایی افراد جایگزین، راحت ترین بخش فرایند جانشین سازی به حساب می آید، اما پروش دادن و آماده کردن آنها برای مشاغل کلیدی کار دشواری می باشد. به همین خاطر استخدام کارمندان مستعد و کارآمد بهترین راه برای جانشین سازی افراد در سازمان است.

جانشین پروری مقدم تر از جانشین سازی محسوب می شود.
*جانشین پروری مقدم تر از جانشین سازی محسوب می شود*

منابع:

https://www.roberthalf.com/blog/management-tips/7-steps-to-building-a-succession-plan-for-success

https://www.researchgate.net/publication/333672435_Determination_and_Prioritization_of_Factors_Influencing_Succession_in_Managers_of_Social_Security_Hospitals_of_Tehran_Using_Multiple_Attribute_Decision-Making_MADM


معیارهای تخصیص و اعطای پاداش
معیارهای تخصیص و اعطای پاداش
*معیارهای تخصیص و اعطای پاداش*

هر سازمانی برای تخصیص پاداش به کارمندان شایسته خود معیارهایی را در نظر می گیرد. این معیارها به مدیران سازمان کمک می کنند تا بهتر تصمیم بگیرند. همچنین باعث می شود تا عدالت را در سازمان خود رعایت نمایند. این معیارها عبارتند از:

عضویت در سازمان: اولین معیار برای تخصیص و اعطای پاداش به افراد، عملکرد موثر آنها و شایستگی این افراد می باشد. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید عضویت افراد در سازمان نسبت به این عامل، معیار مهمتری به حساب آید.

عملکرد: یکی دیگر از معیارهای تعیین پاداش، اعطای آن به خاطر تلاش ها و عملکرد اعضای سازمان است. این معیار جزو منطقی ترین اصولی می باشد که باید در سازمان مد نظر قرار گیرد. می توان گفت که قدردانی تاثیر بالقوه ای بر روی عملکرد اعضای سازمان دارد.

ارشدیت: یکی از معیارهای دیگر در مشاغل دولتی و کارگری برای تشویق کارمندان ارشدیت است. این معیار نسبت به دیگر معیارهای گفته شده راحت تر محاسبه و اندازه گیری می شود.

حضور در سازمان: یکی از عواملی که باعث ضرر رساندن و خسارت زدن به سازمان می شود، تاخیر و یا غیبت کارمندان می باشد. به همین خاطر اگر سیستم پاداش به صورتی طراحی شود که در کاهش غیبت و تاخیر کارمندان اثر داشته باشد، به سازمان کمک شایانی می کند. به این معنی که تدابیری اندیشه شود که در آن سیستم، قدردانی عامل مهمی در جلب رضایت کارمندان سازمان باشد. به این صورت که کارمندان منظمی که همیشه سر وقت در سازمان حاضر می شوند، تشویق شوند و کارمندانی که نامنظم هستند تنبیه گردند.

*یکی از معیارهای پاداش دهی حضور مرتب و به موقع کارکنان است*

قضاوت و تصمیم گیری: بعضی از مشاغل، ماهیت و چهارچوب مشخصی ندارند. این مشاغل احتیاج به تصمیم گیری، خلاقیت و ابتکار و قضاوت شدن دارد. برای چنین مشاغلی، باید از کسانی قدردانی شود که ابتکار عمل بیشتری به خرج داده اند و خلاقیت دارند.

تخصص: از دیگر معیارهای پاداش دهی تخصص افراد است. در واقع پاداش به کارمندانی تعلق می گیرد که در زمینه خاصی معلومات و تحصیلات کسب می کنند. میزان پاداش نیز باید با وضعیت ویژه این افراد سنجیده و مشخص گردد.

دشواری کار: به عنوان آخرین معیار باید به پیچیدگی و سختی کار افراد اشاره نمود. پاداش هایی که بر اساس این معیار به افراد تخصیص پیدا می کند، تحت عنوان اضافه پرداخت در نظر گرفته می شود.

اصول پاداش دهی موثر

در مطالب قبلی در مورد شیوه های مختلف پاداش دهی صحبت کردیم. بنابراین می دانیم که برای پاداش دهی، سیستم ها و شیوه های متنوعی وجود دارد. اما اگر در این شیوه های پاداش دهی اصولی را رعایت کنید، به نتایج موثرتری دست پیدا خواهید کرد.

بر اساس اولین اصل تعیین شده، پاداش زمانی باید به یکی از اعضای سازمان تعلق گیرد که عملکرد وی همسو با اهداف استراتژیک سازمان و در جهت تحقق آنها باشد. در تعریف اهداف استراتژیک باید بگوییم که به اهداف مالی و غیر مالی که سازمان برنامه ریزی کرده تا در یک دوره زمانی مشخص به آن دست پیدا کند، اهداف استراتژیک می گویند.

به بیان بهتر چنانچه یکی از کارمندان سازمان با تمام نیروی خود مشغول انجام وظیفه باشد، ولی این تلاش وی هیچ اثر مفید و مثبتی روی دسترسی سازمان به اهداف استراتژیکش نداشته باشد، باید در مورد پاداش دهی به این فرد تامل بیشتری شود. چرا که به احتمال زیاد این فرد در تلاش برای انجام کاری بی هدف می باشد.

پاداش باید در مقابل عملکرد موثر و در راستای اهداف استراتژیک سازمان اعطا گردد.
*پاداش باید در مقابل عملکرد موثر و در راستای اهداف استراتژیک سازمان اعطا گردد*

دومین اصلی که در پاداش دهی به افراد باید در نظر گرفته شود این است که پاداش باید به دور از استرس، فشار و ترس داده شود. در واقع تشویق کارمندان باید بر اساس اشتیاق فردی افراد انجام شود. چرا که تاثیر چنین سیستمی بسیار موقتی است و پایدار نمی باشد. این موضوع حتی ممکن است نتیجه عکس دهد و انگیزه کارمندان کاهش پیدا کند و آنها نسبت به این موضوع احساس خشم و تنفر کنند.

اصل بعدی که مدیران باید آن را رعایت کنند، توضیح دادن است. مدیران باید به طور واضح به کارمندان خود توضیح دهند که پاداشی که به آنها داده می شود به خاطر کدام یک از دستاوردهای آنان می باشد. در واقع مشخص کردن دلیل قدردانی باعث تقویت آن رفتار و عملکرد در فرد مورد نظر می گردد.

شیوه های پاداش دهی موثر

پاداش دهی به شیوه های مختلفی صورت می گیرد تا بتواند به اعضای سازمان احساس مهم و خاص بودن، دهد. به این وسیله بازدهی کارمندان افزایش پیدا می کند.

اجازه ندهید که کارها و وظایف سازمانی یکنواخت و خسته کننده شوند. تکراری شدن وظایف، آثار به شدت منفی ای بر روی اعضای سازمان دارد. سعی کنید در مقابل فعالیت های جالب و چالش برانگیز از کارمندان خود قدردانی کنید و آنها را به انجام کارهای جدید تشویق نمایید. به این صورت قادر هستید از بروز احساس فرسودگی در اعضای سازمان جلوگیری نمایید.

شما به عنوان یک مدیر باید در ارائه تمام پاداش ها شرکت داشته باشید. وقتی حضور شما در تمامی مراحل تهیه و ارائه پاداش به کارمندانتان احساس می شود، باعث ایجاد انگیزه در اعضای سازمان و افزایش احساس تعهد آنها به شما می شود.

حضور مدیران در تمامی مراحل تهیه و اعطای پاداش، آثار مثبتی روی کارمندان دارد.
*حضور مدیران در تمامی مراحل تهیه و اعطای پاداش، آثار مثبتی روی کارمندان دارد*

ابراز تشکر صمیمانه یکی از پاداش های معنوی است که شما می توانید به کارمندان خود اعطا نمایید. این موضوع روابط شما با کارمندتان را به میزان زیادی بهبود می بخشد. به غیر از این تلاش کنید تا روابط دوستانه ای با اعضای سازمان خود برقرار نمایید. ایجاد حس صمیمیت در سازمان، جو مثبتی در فضا پراکنده می کند. برای ایجاد صمیمیت میان خودتان و کارمندتان، سعی کنید با آنها وقت بیشتری بگذرانید. به صورت شخصی به دیدار آنها بروید و اجازه دهید تا متوجه شوند که برای شما مهم هستند. آنها اهمیت این کار را درک می کنند و از شما انرژی مثبتی دریافت می کنند.

سعی کنید با پاداش دهی میان اعضای سازمان رقابتی سالم به وجود آورید. به این صورت کارمندان سازمان تمام نیروی خود را به کار می گیرند تا توجه شما را به سمت خود جلب نمایند. این شیوه یکی از پیچیده ترین شیوه ها می باشد. چرا که پاداش دهی و قدردانی باید به گونه ای باشد که سبب ایجاد حس رقابتی منفی و حسادت میان افراد سازمان نگردد.

پاداش دهی سبب ایجاد رقابت میان اعضای سازمان می گردد.
*پاداش دهی سبب ایجاد رقابت میان اعضای سازمان می گردد*

منابع:

https://dzone.com/articles/how-to-recognize-your-employees

https://ideas.repec.org/a/eee/jcecon/v35y2007i1p235-249.html


مدیریت پاداش چیست؟
مدیریت پاداش چیست؟
مدیریت پاداش چیست؟

اصطلاح مدیریت پاداش به این منظور به کار می رود، که منافع و مزایایی که قرار است به عنوان پاداش به کارمندان اهدا شود را بتوان مدیریت نمود. در مورد این اصطلاح نیز تعاریف گونانی توسط نظریه پردازان مشهور علم مدیریت ارائه شده است. بر اساس این تعاریف به فرایندی که در آن استراتژی ها، سیستم ها و خط مشی هایی ایجاد و اجرا می شود که از طریق آن میزان انگیزه و تعهد اعضای سازمان افزایش پیدا می کند، مدیریت پاداش می گویند. این سیستم با ایجاد انگیزه در کارمندان به سازمان کمک می کند تا به اهداف خود دست پیدا کند.

طبق نظر آرمسترانگ نیز مدیریت پاداش نشان میدهد، که مزایایی که تحت عنوان پاداش در اختیار کارمندان قرار می گیرد، کاملا قابل مدیریت هستند.

کارمندان سازمان ها به عنوان منبع نهایی ایجاد ارزش در سازمان ها شناخته می شوند. به همین دلیل مدیریت نمودن این فرایند باید به گونه ای باشد که به شکل خلاقانه ای نیازهای سازمان و نیازهای کارمندان را بر آورده کند.

از همین رو مدیران سازمان ها باید کار اعضای سازمان را ارزیابی کنند و بسنجند و بر اساس آن به کارمندان خود پرداختی های مختلفی همچون پاداش داشته باشند. در واقع این پاداش ها باید مطابق با ارزشی باشند که کارمندان در سازمان به وجود می آورند.

مدیریت پاداش، سعی دارد به شکلی خلاقانه نیازهای سازمان و اعضای آن را برآورده سازد.
*مدیریت پاداش، سعی دارد به شکلی خلاقانه نیازهای سازمان و اعضای آن را برآورده سازد*

اهداف استراتژی های مدیریت پاداش

استراتژی های مدیریت پاداش طراحی و اجرا می شوند تا برخی از اهداف سازمان را محقق نمایند. این اهداف شامل تصحیح عملکرد افراد، توسعه و آموزش کارمندان، ساختارمند نمودن اعطای پاداش به کارمندان طبق ارزش زمانی ای که دارند و مهیا نمودن ابزارهایی برای انگیزش و حفظ کارمندان متخصص و با استعداد در سازمان می شوند. به این صورت سازمان می تواند تضمین کند که در تعیین مزایا و پاداش ها به شکل کاملا منصفانه و برابر برای تمامی کارمندان برخورد می شود.

به این ترتیب اعضای سازمان اطمینان دارند که جایگاه و ارزش شغلی شان در سازمان شناخته شده است و به بیانی ساده تر سازمان قدر کارمندان پر تلاش خود را می داند.

ویژگی های استراتژی مدیریت پاداش

استراتژی های پاداش مناسب دارای ویژگی ها خاصی هستند که این ویژگی ها می تواند به مدیران سازمان ها کمک کند تا استراتژی مناسب تری را طراحی کنند.

  • اولین ویژگی استراتژی پاداش این است که این استراتژی ها باید در جهت منافع و ارزش ها سازمان تنظیم شوند.
  • ویژگی دوم این است که استراتژی های پاداش باید با باورها و ارزش های سازمان هماهنگی داشته باشد.
  • ویژگی بعدی و ویژگی سوم، پیوند استراتژی ها با عملکرد سازمان می باشد.
  • بر اساس ویژگی چهارم، استراتژی پاداش باید رفتار مطلوب و مناسب را در همه سطوح هدایت و بعد از آن حمایت نماید.
  • آخرین ویژگی و پنجمین ویژگی استراتژی های پاداش این است که استراتژی پاداش، مدیریتی مطلوب را در سازمان تثبیت نماید.  
از ویژگی های استراتژی های مدیریت پاداش این است که در جهت منافع و ارزش های سازمان تنظیم شود.
*از ویژگی های استراتژی های مدیریت پاداش این است که در جهت منافع و ارزش های سازمان تنظیم شود*

طراحی استراتژی مدیریت پاداش

مدیران سازمان ها برای اینکه بتوانند یک استراتژی مناسب و خوب را برای سازمان خود طراحی نمایند باید بدانند که سازمان به چه سمت و سویی حرکت می کند. آنها باید در مورد اینکه چه نوع رفتاری در سازمان به آنها کمک می کند، فکر کنند و مناسب ترین رویه و رفتار را در سازمان خود پیش گیرند.

 مدیران باید از خود بپرسند که چگونه فرایند اعطای پاداش در شناسایی رفتار صحیح و مناسب آنها را یاری می کند؟ و همچنین چگونه طرح های پاداش به سازمان کمک می کنند تا به اهداف و حفظ موفقیت در سازمان برسند؟ پرسیدن این پرسش ها و پیدا کردن پاسخ مناسب به مدیران در طراحی استراتژی درست کمک شایانی می نماید.

اما یکی از نکات مهم استراتژی های مدیریت پاداش این است که به منظور اثر بخش بودن این استراتژی ها و سازگار شدن آن با عوامل محیطی لازم است تا کارمندان سازمان مشارکتی فعال داشته باشند. به ویژه درباره تشخیص رفتاری که شایسته اعطای پاداش می باشد. همچنین کارمندان می توانند مشخص کنند که اعطای این پاداش باید چگونه انجام شود. استراتژی و برنامه هایی که تعیین می شوند باید با اهدافی که از طریق مشارکت تمامی اعضای سازمان مشخص شده است، هماهنگی و تطابق داشته باشد. مثلا چنانچه در این مشارکت ها تشخیص داده شود که کمیت کار در مقابل کیفیت آن از اهمیت بیشتری برخوردار است، پاداش هم باید در ازای تعداد بیشتر واحدهایی که تولید می شوند، داده شود، نه در ازای کیفیت کار.

وظیفه مدیران در طراحی استراتژی مدیریت پاداش

شرمرهورن یکی از اندیشمندان مشهور علم مدیریت عقیده دارد که مدیران برای اینکه بتوانند اثر انگیزشی پاداش را به حداکثر برسانند و استراتژی موثر و موفقی تدوین کنند، باید دو کار انجام دهند.

مدیران باید درک روشن و واضحی از آن چیزی که اعضای سازمان از شغل خود توقع دارند، داشته باشند تا بتوانند به این صورت استراتژی مناسبی تدوین نمایند.

مدیران باید استراتژی های مناسبی برای مدیریت پاداش سازمان تدوین کنند.
*مدیران باید استراتژی های مناسبی برای مدیریت پاداش سازمان تدوین کنند*

علاوه بر این مدیران باید بتوانند زمانی که اهداف سازمان به خوبی برآورده می گردد، پاداش ها را برای ارضای نیازها و خواسته این افراد ایجاد نمایند و سپس توزیع کنند.

مدیران باید این نکته را در نظر داشته باشند که استراتژی ها باید به گونه ای تنظیم شود که اعضای سازمان را برای داشتن سطح بالاتری از عملکرد بر انگیخته کند.

همچنین مدیران سازمان ها باید بدانند که پاداش عملکرد مطلوب اعضای سازمان همیشه چیزهایی از قبیل مرخصی تشویقی، افزایش حقوق و مزایا نیست. چرا که اعطای این موارد به عنوان پاداش همیشه امکان پذیر نیستند. برای همین می توان در بعضی از مواقع از پاداش های معنوی یا همان پاداش های اجتماعی استفاده نمود.

پاداش های معنوی شامل این می شوند که مدیران با کارمندان خود وقت بیشتری را بگذرانند. یا اینکه فرصت های بیشتری را برای رشد اعضای سازمان فراهم نمایند. مدیران می توانند با گوش دادن به حرف ها و نظرات  کارمندان خود درباره پاداش مورد نظرشان، به آنها انگیزه دهند و بتوانند در زمان مناسب به آنها پاداش مناسبی اعطا نمایند. یکی از پاداش های مناسب اجتماعی تمجید کلامی، لبخند و قدرشناسی و تشویق افراد به مشارکت بیشتر می باشد. این پاداش ها باعث ایجاد حس اعتماد میان اعضای سازمان و ایجاد انگیزش برای آنها می شوند. در نتیجه کارمندان، تعهد و وفاداری بیشتری نسبت به سازمان پیدا می کنند.

مدیریت پاداش باعث می شود تا انگیزه و تعهد کارمندان نسبت به سازمان افزایش پیدا می کند.
*مدیریت پاداش باعث می شود تا انگیزه و تعهد کارمندان نسبت به سازمان افزایش پیدا می کند*

منابع:

https://www.researchgate.net/publication/282292769_EFFECT_OF_REWARD_SYSTEMS_ON_EMPLOYEES’_BEHAVIOUR_IN_OBUASI_MUNICIPALITY_OF_GHANA

https://ijcrb.webs.com/

https://lib.ugent.be/en/catalog/rug01:002329861


اهمیت پاداش دهی برای سازمان ها
اهمیت پاداش دهی برای سازمان ها
*اهمیت پاداش دهی برای سازمان ها*

در دنیای پیشرفته امروزی که بازارها به شدت رقابتی شده اند، حفظ نیروی انسانی متخصص به مسئله ای حیاتی تبدیل شده است.  پاداش دهی یکی از روش های راهبردی و مهم در دستیابی به این هدف محسوب میشود. در مطالب قبلی بیان کردیم که پاداش به عنوان پیامد ارزشمند مثبت کارها به افراد اعطا می گردد.

در واقع یک سیستم پاداش دهی اثر بخش باعث می شود تا در میان اعضای سازمان میزان انگیزش افزایش پیدا کند. علاوه بر آن، این عامل نقش مهمی در ماندگاری کارمندان در سازمان و ایجاد رضایت و تعهد در آنها دارد. اعضای سازمان با انتظار قدردانی و پاداش، سخت تلاش می کنند تا به اهداف سازمان جامه عمل بپوشانند. هنگامی که کارمندان یک سازمان احساس می کنند که تلاش هایشان مورد قدردانی قرار می گیرد، بالاترین سطح عملکرد را از خود بروز می دهند.

سیستم پاداش دهی مناسب سبب افزایش انگیزش در افراد سازمان می گردد.
*سیستم پاداش دهی مناسب سبب افزایش انگیزش در افراد سازمان می گردد*

معیارهای پاداش دهی مناسب

پاداشی که در ازای عملکرد کارکنان به آنها اعطا می شود، باید ویژگی های خاصی داشته باشد. در واقع این پاداش باید متناسب با عملکرد فرد واجد شرایط باشد و البته کافی باشد. یعنی نه کمتر از ارزش کاری باشد که یک کارمند انجام داده است، نه بیشتر از میزان ارزش کاری وی.

دومین ویژگی این است که میزان آن منصفانه و منعطف باشد. به این معنی که پاداش بر اساس مهارت ها، معلومات و تلاش های فرد به او داده شود و میزان پاداشی که به افراد داده می شود باید با سازمان های دیگر قابل مقایسه باشد.  همچنین بتوان آن را بر اساس افزایش و یا کاهش عملکرد افراد، افزایش یا کاهش داد. این انعطاف پذیر بودن سیستم باعث می شود از افرادی در سازمان قدردانی گردد، که واقعا سزاوار آن هستند.

ویژگی بعدی متنوع بودن آن است. چرا که تکرار آن باعث می شود تا خاصیت انگیزشی آن کاهش پیدا کند. علاوه بر آن، میان شخصیت و سلیقه افراد مختلف سازمان، تفاوت های گوناگونی وجود دارد. به همین خاطر سازمان ها نمی توانند هیچ پاداشی را از پیش تعیین کنند که برای تمامی کارکنان از اهمیت و ارزش یکسانی برخوردار باشد. از همین رو مدیران باید در طراحی سیستم پاداش دهی این موضوع را در نظر داشته باشند که نظر تعداد زیادی از کارمندان را جلب کند و این سیستم، پاداش های متنوعی را شامل شود که تمامی نیازهای افراد سازمان را پوشش دهد.

همچنین اعطای پاداش به اعضای سازمان باید مسئله ای قطعی و حتمی باشد. در اعطای آن نباید افراط و تفریط به خرج داد. توان پرداختی سازمان باید در نظر گرفته شود.

این سیستم باید به صورت برانگیزاننده، سنجیده و موازنه شده تنظیم گردد. به صورتی که به صورت اثربخشی روی بهبود عملکرد افراد تاثیر بگذارد. در واقع قدردانی باید به صورت آشکار صورت بگیرد تا فرد بتواند به صورت ملموسی آن را درک نماید. این موضوع سبب به وجود آمدن حس مثبت و ایجاد انگیزه در فرد می گردد.

پاداش باید به صورتی باشد که مورد قبول نیروی کار واقع گردد. در واقع کارمندان باید این سیستم را درک نمایند و آن را سیستمی عقلایی تلقی کنند.

مدیران سازمان، در اعطای آنها باید دو معیار مهم را در نظر بگیرند. اولین معیار فوریت است و دیگری توازن می باشد. منظور از فوریت این است که مدیران تا حد ممکن باید پاداش را بعد از عملکرد مطلوب کارمند به وی اعطا نمایند. چون فاصله افتادن میان این امر، سبب می شود تا خاصیت انگیزشی آن کاهش پیدا کند.

اما توازن، به معنی برقرار شدن عدالت و برابری میان عملکرد افراد و میزان پاداش دریافتی آنها می باشد. چرا که نتیجه این عدم تعادل نیز، کاهش خاصیت انگیزشی می باشد.

یکی از ویژگی های پاداش دهی مناسب، توازن در اعطای پاداش می باشد.
*یکی از ویژگی های پاداش دهی مناسب، توازن در اعطای پاداش می باشد*

ارتباط میان پاداش دهی و عملکرد

عملکرد به رفتاری گفته می شود که تحت کنترل فرد می باشد و به اهداف سازمانی مرتبط می گردد. به بیان ساده تر عملکرد کاری است که فرد در زمان عضویت در سازمان به عنوان یک رفتار از خود بروز می دهد تا الزامات و انتظارات سازمان را برآورده سازد.

اما رابطه بین پاداش و عملکرد، رابطه ای کاملا تنگاتنگ می باشد. چرا که دادن پاداش به کارمندان سازمان انگیزه می بخشد و در نتیجه عملکرد آنها را تحت کنترل در می آورد. به همین خاطر وجود استراتژی های پاداش لازم است تا میزان پاداش های غیر مادی تثبیت گردد. وجود پاداش های مالی نیز الزامی می باشد تا به این طریق افراد متخصص و لایق جذب سازمان شوند و در آنجا ماندگار شوند. چرا که این کارمندان هستند که قدرت ارتقا و پیشرفت سازمان را دارند.

پاداش دهی مناسب سبب بهبود عملکرد کارمندان می گردد.
*پاداش دهی مناسب سبب بهبود عملکرد کارمندان می گردد*

عوامل موثر بر پاداش دهی سازمان ها

انتخاب و شناسایی پاداش های مناسب به منظور ایجاد انگیزه در کارمندان سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است. این مسئله در سازمان ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دلیل این امر این است که مرتبط کردن پاداش ها به عملکرد کار آسانی نمی باشد و تشخیص آن گاهی اوقات دشوار می شود. دومین علت آن، این است که گاهی قوانین و دستورالعمل های اتحادیه ها، مدیران را گمراه می کند. برای همین مدیران برای اینکه بتوانند تشخیص درستی داشته باشند، باید چند مورد را در نظر بگیرند.

اولین مورد تساوی درون سازمانی میباشد. تساوی درون سازمانی به این معنا است که نیازهای کارمندان، مدیران و ذی نفعان سازمان همگی با هم هماهنگ باشند و سیاست هایی اتخاذ شود که با این اهداف همسو گردد.

مورد بعدی تساوی برون سازمانی است. بر اساس این نوع از تساوی، باید تساوی میان کارمندان سازمان در سطحی باشد که با مشاغل مشابه در سازمان های دیگر برابری کند.

تساوی عملکرد با ارزش ها، از دیگر مواردی است که باید در نظر گرفته شود. به این صورت کارمندان سازمان ها مطابق با ارزش وظایفی که انجام می دهند و خدماتی که ارائه می کنند، پاداش به آنها تعلق می گیرد.

آخرین مورد نیز تساوی فرد می باشد. بر این اساس، کسانی که مشاغلی مشابه به همدیگر دارند و از خود عملکرد یکسانی بروز می دهند، باید به یک میزان پاداش دریافت کنند. طبق این اصل در اعطای پاداش باید استعدادهای افراد، تفاوت های فردی و میزان ارزش عملکرد آنها سنجیده شود. تنها به این صورت است که عدل و مساوات در سازمان برقرار می گردد.

از عوامل موثر بر پاداش دهی سازمان ها، تساوی عملکرد با ارزش ها می باشد.
*از عوامل موثر بر پاداش دهی سازمان ها، تساوی عملکرد با ارزش ها می باشد*

منابع:

https://ijcrb.webs.com/

https://www.journals.elsevier.com/journal-of-socio-economics


معرفی سیستم های پاداش دهی
معرفی سیستم های پاداش دهی
*معرفی سیستم های پاداش دهی*

اگر بخواهیم در مورد سیستم پاداش دهی تعریفی درستی ارائه دهیم، باید بگوییم این سیستم به مجموعه ای از تدابیر مدیران سازمان اطلاق می شود که برای جبران زحمات کارمندان سازمان به کار گرفته می شود. این سیستم در ازای خلاقیت ها و ابتکارات اعضای سازمان برای پیدا کردن و به کار گرفتن رویه های نو و بهتر، مشوق هایی را ارائه می دهند تا انگیزه آنها را برای این کار بیشتر نمایند.

سازمان ها به منظور انگیزه دادن به کارمندان خود از سیستم های پاداش دهی متفاوتی استفاده می نمایند. در مورد اینکه کدام یک از این سیستم ها اثربخش تر هستند، توافق نظری وجود ندارد. اما هر سیستم پاداشی بر اساس فرهنگ و استراتژی های آن سازمان به کار گرفته می شود و موثر است. اما بهتر است پیش از اینکه به بررسی سیستم های پاداش بپردازیم، با انواع پاداش آشنا شویم.

سیستم پاداش دهی برای جبران زحمات کارمندان در سازمان تنظیم می گردد.
*سیستم پاداش دهی برای جبران زحمات کارمندان در سازمان تنظیم می گردد*

انواع پاداش دهی

به طور کلی پاداش به دو دسته پاداش درونی و پاداش بیرونی تقسیم می گردد، که در ادامه به توضیح این دو دسته خواهیم پرداخت.

اولین دسته پاداش، پاداش درونی می باشد. به این معنی که پاداش بخش لاینفک و ذاتی یک کار می باشد. چنانچه انجام یک وظیفه برای یک فرد ارزشمند باشد، انجام دادن آن وظیفه به خودی خود، اجر و پاداش آن کار به حساب می آید. به همین خاطر برای رسیدن به پاداش درونی به نظارت هیچ شخص ثالثی برای اجرای آن وظیفه احتیاجی نیست و خود فرد برای انجام دادن آن کار، انگیزه ای درونی دارد. چرا که فرد با انگیزه درونی ای که دارد به انجام آن کار و یا وظیفه می پردازد. در واقع او با انجام دادن آن کار احساس رضایت و آرامش، لیاقت و شایستگی و آزادی عمل می نماید.

اما دسته دوم پاداش ها، متعلق به پاداش های بیرونی است که کاملا بر عکس پاداش درونی است. چرا که در پاداش درونی منشا پاداش خود فرد می باشد. اما منشا پاداش بیرونی، به خارج از وجود فرد بستگی دارد. یعنی این پاداش ابزاری است که در دست مسئولان قرار دارد تا به وسیله آن رفتار و عملکرد کارمندان را کنترل نمایند. این پاداش ها، شامل انعام، پرداخت های نقدی، حقوق و دستمزد و غیره می شوند. بعضی از پاداش های بیرونی رضایت بخش تر هستند و منجر به دریافت پاداش های بیشتر می گردند.

حال که با انواع کلی پاداش ها آشنا شدیم بهتر است به سراغ انواع سیستم های پاداش برویم.

سیستم های پاداش دهی، هم شامل پاداش های مادی می شوند و هم  شامل پاداش های معنوی.
*سیستم های پاداش دهی، هم شامل پاداش های مادی می شوند و هم شامل پاداش های معنوی*

انواع سیستم های پاداش دهی

همانطور که پیشتر اشاره شد، سیستم های مختلفی برای پاداش دهی در سازمان ها وجود دارد که هر کدام متناسب با استراتژی های سازمان ها اتخاذ می شوند. اما به طور کلی در سازمان های امروزی چهار نوع سیستم رایج است.

برنامه های سهیم شدن در سود

اولین سیستمی که مورد بررسی قرار می گیرد، برنامه سهیم شدن و مشارکت در سود می باشد. به این طریق، سازمان ها به صورت منظم به کارمندان خود پاداش می دهند تا از این طریق بهره وری آنها را افزایش دهند و همچنین هزینه های سازمانی کاهش پیدا کنند.

تنظیم و طراحی این برنامه ها به صورت درست باعث می شود تا کارمندان درگیری شغلی پیدا کنند و انگیزه آنها نسبت به انجام وظایفشان افزایش پیدا کند.

اما این سیستم نیز مانند تمامی سیستم های دیگر مزایا و معایب مخصوص به خود را دارد. مزیت این سیستم این است که پاداش به افرادی تعلق می گیرد که به سطح تولید مشخصی برسند و یا اینکه هزینه های جاری کار را کنترل نمایند. یکی از معایب این سیستم نیز پیچیدگی تنظیم و فرمول بندی این سیستم می باشد. همچنین برای اجرای چنین سیستمی کارمندان و مدیریت سازمان باید نسبت به هم اعتماد متقابل داشته باشند.

برنامه های مزایای انعطاف پذیر

در چنین سیستمی مدیریت سازمان مزایای مورد نیاز کارمندان را انتخاب نمی کند. بلکه خود کارمندان اجازه دارند تا مزایای مورد نیاز خود را انتخاب نمایند. چرا که بعضی از کارمندان مزایای خود را در امکانات رفاهی بیشتر می بینند. برخی دیگر مزایای خود در پاداش های نقدی و پول می دانند، عده ای نیز به مزایای دیگری احتیاج دارند.

در این سیستم فرض بر این است که کارمندان خود توانایی گرفتن تصمیمات هوشمندانه و مهم را در مورد مزایا و پاداششان دارند. این سیستم طی سال های اخیر از محبوبیت زیادی برخوردار گشته است. چرا که این سیستم به کارمندان آزادی عمل می دهد تا خود در مورد مسائل مالی شان تصمیم بگیرند و سازمان به تشخیص بهترین مزایا برای دیگران نپردازد.

یکی از سیستم های پاداش دهی، برنامه مزایای انعطاف پذیر می باشد.
*یکی از سیستم های پاداش دهی، برنامه مزایای انعطاف پذیر می باشد*

مرخصی

یکی از سیستم های که موجب ایجاد انگیزه برای کارمندان می گردد، مرخصی همراه با حقوق است. در این سیستم سازمان ها در مقابل عملکرد مطلوبی که افراد از خود بروز می دهند، مرخصی با حقوق ارائه می دهد. حتی اگر فرد نخواهد در آن برهه زمانی از این مرخصی استفاده کند، مرخصی را برای فرد ذخیره می نمایند تا در موقع نیاز و علاقه فرد، بتواند از آن استفاده کند.

اما این سیستم یک محدودیت برای سازمان دارد. چون در چنین سیستمی، مرخصی باید بیشتر به افرادی داده شود که سطح عملکرد بالاتری دارند. این در حالی است که سازمان به حضور این کارمندان با عملکرد بالاتر بیشتر احتیاج دارند تا به حضور کارمندان با عملکرد پایین تر.

برنامه پرداخت مبتنی بر مهارت

یکی دیگر از سیستم های پاداش دهی سازمان ها، پرداخت مبتنی بر مهارت می باشد. بر اساس این سیستم مدیران سازمان ها، مهارت هایی که برای انجام یک شغل مورد نیاز است را شناسایی می نمایند. سپس این مهارت را به کارمندان خاطر نشان می کنند. بنابراین فرد بر اساس مهارت های جدیدی که به دست می آورد، میزان پاداش به او نیز افزایش پیدا می کند.

یکی از مزیت های این سیستم، کسب مهارت های جدید توسط کارمندان سازمان به منظور دستیابی به پاداش بیشتر است. اما این سیستم نیز محدودیت ها و معایب خود را دارد. هزینه های آموزشی برای افزایش مهارت کارمندان سازمان زیاد است و این موضوع کمی پیاده کردن این سیستم را دشوار می کند. علاوه بر این همانطور که مهارت های کارمندان افزایش پیدا می کند، هزینه های آنها نیز به عنوان نیروی کار بالاتر می رود.

مرخصی یکی از انواع سیستم های پاداش دهی می باشد.
*مرخصی یکی از انواع سیستم های پاداش دهی می باشد*

منابع:

https://www.researchgate.net/publication/259142121_Effects_of_staff_bonus_systems_on_safety_behaviors

https://www.infona.pl/resource/bwmeta1.element.elsevier-a5a36f59-3932-34fa-80a5-044c69743b1f


آشنایی با سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی
آشنایی با سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی
*آشنایی با سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی*

یکی از اهداف اساسی سازمان ها به منظور تحقق یافتن راهبردها و استراتژی هایشان، افزایش سطح عملکرد کارمندان سازمان می باشد. عوامل مختلفی در افزایش این سطح عملکرد تاثیرگذار میباشد. یکی از این عوامل مهم، پاداش و انگیزش منابع انسانی میباشد. عوامل دیگری که در افزایش سطح عملکرد کارمندان دخیل هستند، محیط و توانایی آنها می باشد. اما تمرکز ما در این مطلب بر روی انگیزش منابع انسانی است، که به عنوان پایه های اصلی رفتار شناخته می شود.

در سازمان های امروزی نیروی انسانی یکی از منابع اصلی ایجاد ارزش در سازمان به حساب می آید. در واقع نیروی انسانی یک مزیت رقابتی به شما می رود. در چنین وضعیتی سازمان ها برای حفظ نیروی انسانی و افزایش انگیزه در آنها از روش های مختلفی استفاده می کنند که یکی از این روش ها پاداش دهی در سازمان می باشد.

برای آشنا شدن با این مفهوم، ابتدا بهتر است به طور جداگانه با تعریف پاداش و انگیزش آشنا شویم.

پاداش و انگیزش منابع انسانی سبب بهبود عملکرد اعضای سازمان می گردد.
*پاداش و انگیزش منابع انسانی سبب بهبود عملکرد اعضای سازمان می گردد*

تعریف پاداش و نقش آن در سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی

در مباحث مدیریتی، پاداش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که پاداش به عنوان یکی از منابع قدرت مدیران سازمان تلقی می گردد. به طوری که از آن تحت عنوان قدرت پاداش یاد می کنند. این قدرت به معنای به کار بردن پاداش های مختلف بیرونی و درونی هستند، تا به این صورت عملکرد افراد را تحت کنترل در آورند. مدیران باید بتوانند این امر را مدیریت کنند و به صورت اثربخش در آورند.

در واقع پاداش، پیامد ارزشمند و مثبت عملکرد افراد میباشد. یعنی هنگامی که یکی از کارمندان رفتاری مطلوب، خلاقیتی کاربردی و عملکردی درست از خود بروز می دهد، پیامد خوشایندی دریافت میکند که باعث می شود احتمال تکرار این عملکرد درست بالا برود. پاداش ها باید مطابق با ارزش هایی که افراد در سازمان ایجاد می نمایند، سنجیده و اعطا شود.

امروزه خیلی از سازمان ها برای تشویق و انگیزه دادن به کارمندان خود از سیستم های پاداش دهی استفاده می نمایند. آنها معتقد هستند که این سیستم نیروی انسانی را تشویق می کند تا عملکرد بهتری داشته باشند. اما با این وجود، درباره اثرات واقعی ای که پاداش بر روی انگیزش دارد، توافق نظری وجود ندارد. چرا که برخی معتقدند که دادن پاداش اثر منفی بر روی انگیزش اعضای سازمان دارد.

در سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی، سطح رضایت کارمندان بالاتر می رود.
*در سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی، سطح رضایت کارمندان بالاتر می رود*

تعریف انگیزش و نقش آن در سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی

ایجاد رغبت در آماده سازی نیروی درونی و بالقوه افراد و جامعه برای دستیابی به اهداف یک سازمان را انگیزش می گویند. عده ای از صاحب نظران علم مدیریت، در تعریف انگیزش می گویند که انگیزه همان تمایل، خواسته و نیروی درونی ای است که افراد را به انجام دادن یک کار راغب می نماید. در واقع انگیزش علت اصلی رفتار و عملکرد انسان ها می باشد و تمامی اعمالی که افراد انجام می دهند بر اثر انگیزه ای است که به عنوان محرک عمل کرده است.

انگیزش به دو نوع تقسیم شده است. انگیزش درونی و انگیزش بیرونی. همانطور که از نام آنها پیدا است، منشا انگیزش درونی، درون افراد می باشد و ریشه در احساسات درونی آنها دارد. اما انگیزش خارجی ریشه در عوامل خارجی و محیطی دارد که افراد در آن مشغول به کار هستند.

در مورد پاداش و انگیزش منابع انسانی، تئوری های مختلفی ارائه کرده اند. بر اساس برخی از این تئوری ها دادن پاداش تاثیر مستقیمی بر روی انگیزش افراد دارد. اما در واقع پاداش دهی باید بر اساس شاخص های استاندارد انجام شود.

سه عامل اصلی در ایجاد انگیزش اعضای سازمان نقش دارد.

اولین عامل نیازها هستند. نیازها، در درون افراد شکل می گیرند و آنها را به انجام فعالیت وادار می کنند. نوع نیاز کارمندان سازمان وابسته به ماهیت کار و وظیفه شان متغیر می باشد. در واقع نیاز آنها بر اساس ماهیت کاری شان تعریف می گردد. این نیازها، شامل نیازهای اخلاقی، نیازهای دانشی، نیازهای روحی و روانی و نیازهای وظیفه ای می شوند.

دومین عامل موثر در ایجاد انگیزش، برانگیزاننده ها هستند. هنگامی که یک نیاز از نیازهای افراد بر آورده نشود، سبب به وجود آمدن تنش می گردد. این تنش باعث می شود تا در درون فرد انگیزه های ناگهانی به وجود آید. به همین دلیل فرد از خود رفتاری جستجوگرانه نشان می دهد.

عامل بعدی مشوق ها هستند. مشوق ها نیرویی خارجی هستند و حکم یک محرک را دارند. پاداش ها در زمره همین مشوق ها قرار می گیرند. گاهی اوقات افراد به این پاداش ها امید دارند و همین برای آنها سبب به وجود آمدن انگیزه می شود و کارمندان را به سمت عملکرد اثربخش سوق می دهد.

پاداش و انگیزش منابع انسانی با هم ارتباطی مستقیم دارند.
*پاداش و انگیزش منابع انسانی با هم ارتباطی مستقیم دارند*

تاثیر سیستم پاداش و انگیزش منابع انسانی بر عملکرد آنها

عملکرد به معنی سنجش و ارزیابی نتیجه انجام وظایف کارمندان و محاسبه آنها می باشد. در واقع عملکرد کارمندان سازمان می تواند مبنایی برای اعطای پاداش به آنها گردد. چنانچه میان عملکرد افراد و پاداش رابطه دقیق برقرار گردد، انگیزه کارمندان سازمان افزایش پیدا می کند.

به طور کلی پاداش سازمانی تاثیر مستقیمی بر روی افزایش انگیزش کارمندان و در نتیجه عملکرد آنها دارد. مدیران با مدیریت صحیح سیستم پاداش دهی می توانند آثار مثبتی بر روی نحوه عملکرد کارمندان خود داشته باشند. اعطا نمودن پاداش های درونی همچون فراهم کردن زمینه پیشرفت و ارتقای کاری برای کارمندان و همچنین پاداش های بیرونی مثل افزایش حقوق و دستمزد، انگیزه اعضای سازمان را بالا می برد. علاوه بر این میزان نارضایتی در سازمان به حداقل ممکن می  رسد و در نتیجه تعهد کارمندان متخصص و حرفه ای نسبت به سازمان افزایش پیدا می کند. افزایش انگیزش نیروی انسانی، به سازمان کمک می کند تا نیروهای کارآمد خود را درون سازمان حفظ نمایند.

البته باید توجه داشت که تنها پاداش دادن به افراد باعث افزایش عملکرد کارمندان نمی گردد. بلکه مهارت، توانایی، دانش و تجربه کارمندان در این موضوع نیز دخیل می باشد. در واقع سیستم پاداش دهی بر روی افرادی مثمر ثمر واقع می شود که شاخصه های مختلف انجام وظایف را به صورت مطلوب و بهینه داشته باشند. چرا که اگر افراد تجربه و تخصص کافی در زمینه شغلی خود نداشته باشند، عملا پاداش دادن، بی فایده خواهد بود.

پاداش و انگیزش منابع انسانی سبب حفظ نیروی انسانی کارآمد در سازمان می گردد.
*پاداش و انگیزش منابع انسانی سبب حفظ نیروی انسانی کارآمد در سازمان می گردد*

منابع:

https://www.journals.elsevier.com/journal-of-socio-economics

https://catalogue.nla.gov.au/Record/167164


بررسی مفاهیم بنیادین متعالی در مدیریت عملکرد
بررسی مفاهیم بنیادین متعالی در مدیریت عملکرد
*بررسی مفاهیم بنیادین متعالی در مدیریت عملکرد*

صاحبنظران علم مدیریت مدل های مختلفی را به منظور ارزیابی و مدیریت عملکرد مطرح نموده اند. این مدل ها علاوه بر اینکه باعث دستیابی به دستاوردهای مفید می شوند، پاسخگوی شرایط فعلی و تا حدی نیز پاسخگوی شرایط آینده سازمان ها هستند. به همین خاطر مدل هایی موفق تر هستند که قادر باشند عمده خواسته ها و نیازهای افرادی را که بقای سازمان برایشان مهم است را تامین نماید. یکی از نیازهای اساسی سازمان دستیابی به تعالی است.

این مدل که به مدل تعالی معروف می باشد، بر اساس ۸ مفهوم بنیادین تشکیل شده است. این مفاهیم کمک می کنند تا مدیران درک درستی از چارچوب این مدل و چگونگی ارتباط این مدل با عملکرد بخش های مختلف سازمان به دست آورند.

دستیابی به نتایج متوازن در مدیریت عملکرد

نخستین مفهومی که در این مدل مطرح می شود، دستیابی به نتایج متوازن است. سازمان های متعالی به وسیله برنامه ریزی های درست سعی می کنند تا مجموعه متوازنی از نتایج مورد نظر خود را به دست آورند. این نتایج به دست آمده کمک می کنند تا نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت ذی نفعان سازمانی بر آورده گردد. همچنین به تامین اهداف خود سازمان نیز کمک می نماید و آن را به سمت چشم انداز تعیین شده سوق می دهد.

اولین مفهوم مدل تعالی در مدیریت عملکرد، دستیابی به نتایج متوازن می باشد.
*اولین مفهوم مدل تعالی در مدیریت عملکرد، دستیابی به نتایج متوازن می باشد*

ارزش افزایی برای مشتریان در مدیریت عملکرد

مفهوم بعدی که در این مدل مورد بررسی قرار می گیرد، ارزش افزایی برای مشتریان می باشد. در واقع سازمان هایی که مدل تعالی را الگوی خود قرار داده اند، علت اصلی وجودی خود را، مشتریان خود می دانند. به همین خاطر سعی دارند تا نیازها و انتظارات مشتریان را پیش بینی و درک نمایند و بر اساس آن در محصولات و خدمات خود نوآوری ایجاد کنند.

به همین منظور سازمان ها سعی در شناخت بیشتر مشتریان خود دارند تا بتوانند آنها را حفظ کنند.

رهبری دوراندیش و الهام بخش در مدیریت عملکرد

این موضوع سومین مفهومی است که در این مدل مطرح می شود. به این معنی که سازمان های متعالی دارای رهبرانی هستند که از آینده یک تصویر مناسب ارائه می دهند و سپس آن تصویر را محقق می نمایند. این گونه رهبران به مثابه یک الگو در سازمان عمل می کنند و در ایجاد ارزش ها و اخلاق های سازمانی نقش مهمی را ایفا می کنند.

رهبران این مدل از سازمان برای دستیابی به این تصویر روش های خاصی را مشخص می کنند و در مورد آنها با دیگر اعضای سازمان مشورت می کنند. به این صورت کارمندان سازمان احساس مشارکت و سهیم بودن در سازمان را پیدا می کنند و تمام تلاش خود را برای دستیابی به این تصاویر به کار می بندند.

چنین رهبرانی سبب ترویج فرهنگی می شوند که حامی خلق و گسترش ایده های نوآورانه و خلاق برای توسعه سازمانی است. همین موضوع، سبب شهرت پیدا کردن سازمان و تقویت آن می گردد.

در مدل تعالی مدیریت عملکرد رهبران دوراندیش، تصویر مناسبی از آینده ارائه می دهند.
*در مدل تعالی مدیریت عملکرد رهبران دوراندیش، تصویر مناسبی از آینده ارائه می دهند*

مدیریت عملکرد توسط فرآیندها

این مفهوم به عنوان مفهوم چهارم مدل تعالی به وسیله فرایندهایی دارای ساختار و همسو با استراتژی های سازمانی سبب می شود تا مدیریت سازمان به نتایجی پایدار و متوازن دست پیدا کند. در واقع برای اینکه بتوان این مفهوم را تحقق بخشید باید یک چارچوب مناسب از فرآیندهای کلیدی منسجم، ساختار یافته و همسو به وجود آورد. مدیران نیز باید این چارچوب را به گونه ای مدیریت کنند که سبب ایجاد ارزش واقعی برای ذینفعان گردد. به این ترتیب یک توازن مناسب میان کارایی و اثربخشی برقرار می گردد.

موفقیت به وسیله کارمندان سازمان در مدیریت عملکرد

یکی از مفاهیم مهم مدل تعالی، این مفهوم می باشد. سازمان های متعالی کارمندان خود را ارزشمند می دانند و آنها را ارج می نهند. فرهنگ این سازمان ها در صدد ترویج توانمندسازی اعضای سازمان می باشد تا به این صورت بتواند یک سیستم متوازن برای دستیابی به اهداف سازمان به وجود آورد.

سازمان های متعالی به منظور دستیابی به این مفهوم شایستگی های و مهارت های افراد را که متناسب با هر یک از اهداف سازمانی است را درک می نمایند. به همین خاطر تلاش می کنند تا در سازمان فرهنگی را ترویج دهند که در آن استعدادها و مهارت های افراد مورد توجه قرار گیرد و خلاقیت ها اجازه بروز پیدا کنند.

در مدل تعالی مدیریت عملکرد، موفقیت سازمانی از طریق کارمندان ممکن می شود.
*در مدل تعالی مدیریت عملکرد، موفقیت سازمانی از طریق کارمندان ممکن می شود*

پرورش خلاقیت و نوآوری در مدیریت عملکرد

مفهوم ششم مدل تعالی مدیریت عملکرد، پرورش خلاقیت و نوآوری می باشد. به این صورت که سازمان هایی که این مدل را الگوی خود قرار داده اند، به وسیله خلاقیت و نوآوری نظام مند و مستمر، باعث ایجاد سطوح عملکرد فزاینده در سازمان گردند. به همین منظور این سازمان های شبکه هایی را ایجاد می کنند تا فرصت های بروز خلاقیت را طبق علائمی که از محیط درونی و بیرونی دریافت می کنند، فراهم نمایند. به همین منظور این شبکه ها اهداف خرد و کلان کاملا واضحی را برای خلاقیت و نوآوری مشخص می نمایند.

سازمان های متعالی از این خلاقیت ها و نوآوری برای تقویت کردن تصویر سازمان، شهرت آن و جذب بیشتر شرکا، استعدادهای جدید و مشتریان استفاده می نمایند.

ایجاد شراکت در مدیریت عملکرد

سازمان های متعالی برای اینکه مطمئن شوند که با انواع شرکای خود موفقیتی دو جانبه کسب می کنند، در صدد ایجاد و حفظ روابطی هستند که بر پایه اعتماد میان طرفین شکل می گیرد. شرکای این سازمان های می توانند جامعه، مشتریان، نهادهای آموزشی، تامین کنندگان و یا سازمان های غیر دولتی باشند.

برای اینکه سازمان های متعالی به این مفهوم دست پیدا کنند، باید بدانند و به این باور برسند که در دنیای امروزی که مطالبات فزاینده بر همه جامعه حاکم است، موفقیت حاصل نمی شود، مگر به وسیله شراکت های اثربخش.

چنین سازمان هایی به خوبی اهداف خود را می شناسند و می دانند که برای دستیابی به آنها باید به دنبال چه نوع شرکایی باشند. در واقع شرکایی برای این سازمان ها مناسب هستند که بتوانند برای ذینفعان خلق ارزش نمایند.

مسئولیت پذیری برای آینده در مدیریت عملکرد

آخرین مفهوم مطرح در مدل تعالی، مسئولیت پذیری برای آینده می باشد. به این معنی که سازمان های متعالی یک الگوی ذهنی خلق کرده اند، که این الگو بر پایه ارزش های مشخص، اخلاق و بالاترین استانداردها برای سازمان بنیان گذاشته شده است. این الگوها به سازمان کمک می کنند تا در جهت پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تلاش نمایند.

برای تحقق این مفهوم یک هدف بنیادین تعریف می گردد. این هدف بر مبنای اخلاقیات، ارزش ها و چشم انداز سازمان تعیین می شود و به این صورت آینده سازمان را تضمین می نماید.

مسئولیت پذیری در آینده، آخرین مفهوم مدل تعالی مدیریت عملکرد می باشد.
*مسئولیت پذیری در آینده، آخرین مفهوم مدل تعالی مدیریت عملکرد می باشد*

منابع:

تئوری های سازمان، نوشته رابینز، استیفن پی

https://www.researchgate.net/publication/51954621_Three-level_quality_assessment_of_a_dental_hospital_using_EFQM#pf7