ساختار سازمانی ارگانیک یا ساده چیست؟
ساختار سازمانی ارگانیک یا ساده چیست؟
ساختار سازمانی ارگانیک یا ساده چیست؟

همانطور که در مطالب قبلی اشاره شد، ساختار سازمانی دارای انواع مختلفی می باشد. یکی از انواع این ساختارهای سازمانی، ساختار ارگانیک یا ساده است. در واقع واژه ارگانیک به معنی منظم و به سامان می باشد.

ساختار ارگانیک در مورد فعالیت های کارمندان سازمان نسبت به دیگر ساختارهای سازمانی دارای انعطاف پذیری بیشتری می باشد. این موضوع سبب می شود تا پویایی سازمان بیشتر شود. در این نوع از سازمان ها هیچ کدام از قوانین و مقررات به صورت نوشته شده و مدون نیستند.

در این نوع از ساختار به جای اینکه تاکید بر روابط عمودی باشد، بیشتر تمرکز بر روی روابط موازی یا افقی می باشد. از همین رو نفوذ بر اعضای سازمان به جای اینکه بر اساس اختیاراتی باشد که اعضا بر اساس سمتی که دارند کسب کنند، بیشتر بر اساس مهارت و دانش افراد به آنها داده می شود. در این ساختار به جای اینکه مسئولیت ها و وظایف سازمان تنها بر اساس شرح شغل به اعضای سازمان سپرده شود، به شکل انعطاف پذیری تعریف می شوند. در سازمان هایی با ساختار ارگانیک به جای اینکه دستور صادر گردد، تاکید بر روی مبادله اطلاعات است.

این نوع از ساختار بیشتر مناسب سازمان هایی است که به تازگی تاسیس شده اند. یا به عبارت بهتر این ساختار برای استارت آپ ها بسیار مناسب می باشد. چون این ساختار به آنها کمک می کند تا کسب و کار خود را به راحتی راه اندازی کنند و یک برند برای خود به وجود آورند.

در ساختار سازمانی ارگانیک، سازمان ها ساختاری کاملا غیر رسمی دارند.
*در ساختار سازمانی ارگانیک، سازمان ها ساختاری کاملا غیر رسمی دارند*

انواع سازمان ها با ساختار سازمانی ارگانیک

مینتز برگ یکی از دانشمندان مشهور و پر آوازه در زمینه تجارت و مدیریت، دو شکل و ساختار را برای سازمان های ارگانیک بیان می کند.

اولین ساختار برای سازمان های ارگانیک ساختار ساده می باشد. در این ساختار سازمان دارای یک یا چند مدیر عالی است. برخی از سازمان ها نیز تعدادی مدیر میانی دارند. تعدادی از اعضای سازمان نیز در سطح عملیاتی مشغول به انجام وظیفه هستند.

این نوع از ساختار که ساختار منعطفی نیز می باشد بیشتر مناسب سازمان های کوچک کارآفرین است. چرا که این سازمان ها از لحاظ اندازه کوچک هستند و به ساختار پیچیده ای احتیاج ندارد. مدیران در چنین ساختاری آزادی عمل زیادی در اختیار کارمندان خود قرار می دهند و می توانند آنها را به صورت متمرکز کنترل نمایند. عموما کارها و مسئولیت ها در چنین سازمان هایی بدون استانداردسازی و رسمیت صورت می پذیرد. چنین سازمان هایی که دارای ساختار ساده هستند، برعکس سازمان های پیچیده می توانند با شرایط متحول و پویا محیط خود را تطبیق دهند.

نوع دوم ساختاری که برای سازمان های ارگانیک در نظر گرفته می شود، سازمان ویژه موقت یا ادهوکراسی می باشد. ادهوکراسی شامل گروه ها و تیم کاری ای می شوند که در زمان ضرورت آنها را مامور اجرای یک سری امور خاص می کنند. سازمان بر اساس چنین ساختاری اجرای امور را بر عهده واحدهای سازمانی کوچک دموکراتیک و به نسبت خودگردان می گذارد. سازمان هایی که دارای ساختار ادهوکراسی هستند مقررات و ضوابط را به صورت محدودی به کار می بندند. در این نوع از ساختارها برای حل مسائل و انجام امور سازمانی همکاری گروهی بسیار حائز اهمیت می باشد. اختیارات این سازمان به افرادی تفویض می شود که شرایط بهتر و مناسب تری برای انجام یک سری از امور خاص در سازمان داشته باشند.

در چنین سازمان هایی بین صف و ستاد تمایز زیادی وجود ندارد. در واقع سلسله مراتب در این سازمان ها از اهمیت چندانی برخوردار نیست. چرا که اعضای سازمان به صورت گروهی با هم همکاری می کنند. این نوع از ساختار برای سازمان هایی که متکی به استمرار خلاقیت و نوآوری هستند، بسیار خوب و مناسب می باشد.

در ساختار سازمانی ارگانیک از نوع ادهوکراسی، گروه موقت برای انجام یک کار خاص دور هم جمع می شوند.
*در ساختار سازمانی ارگانیک از نوع ادهوکراسی، گروه موقت برای انجام یک کار خاص دور هم جمع می شوند*

معایب ساختار سازمانی ارگانیک

خیلی از متخصصان این ساختار را کم جان می دانند. چرا که در چنین ساختارهای تمرکز زدایی، دامنه وسیع کنترل و تخصص های کم باعث می شود تا قدرت سازمان کاهش پیدا کند.

از دیگر معایب این ساختار می توان به امکان ایجاد سردرگمی در تقسیم کار در سازمان برای انجام پروژه ها اشاره نمود.

ویژگی های ساختار سازمانی ارگانیک

به طور کلی ساختار ارگانیک، ساختاری غیر رسمی است که از لحاظ اختیارات دارای عدم مرکزیت می باشد. سازمان هایی که این ساختار را برای خود بر می گزینند دارای کانال های بازی برای برقراری ارتباط می باشند. سازمان هایی که ساختار ارگانیک دارند نسبت به دیگر سازمان ها منعطف تر عمل می کنند.

چنین ساختاری بیشتر مناسب سازمان هایی است که محیطی بی ثبات و متلاطم دارند. این سازمان ها با یک ساختار ارگانیک می توانند با تغییراتی که در محیط سازمان به وجود می آیند، تطبیق پیدا کنند.

یکی از ویژگی های ساختار ارگانیک این است که در این ساختار وظایف تمام اعضای سازمان به طور مداوم تعدیل می گردد.

در این ساختار به جای اینکه وظایف اعضای سازمان دارای تعاریف محدود باشد، تمامی ساختار وابسته به گسترش سازمان می باشد.

تصمیمات سازمانی به جای اینکه در سطوح بالا گرفته شوند، توسط سطوح پایین گرفته می شود. در کل مبنای تصمیم گیری ها بر عدم تمرکز می باشد.

از ویژگی های ساختار سازمانی ارگانیک عدم تمرکز در سازمان می باشد.
*از ویژگی های ساختار سازمانی ارگانیک عدم تمرکز در سازمان می باشد*

در ساختار ارگانیک به جای اینکه سلسله مراتب سازمانی با هم ارتباط تنگاتنگی داشته باشند، ارتباطات با افرادی دارای اهمیت است که توانایی حل مسائل سازمان را داشته باشند.

یکی دیگر از ویژگی های این نوع از ساختار این است که ارتباطات افقی در این ساختار به اندازه ارتباطات عمودی مهم است.

در این ساختار مقررات و سلسله مراتب اداری مشخص و دقیقی وجود ندارد. اطلاعات سازمان در دسترس افراد زیادی قرار دارد. در نتیجه کنترل امور به دست افراد مختلفی از سازمان می باشد.

ساختار سازمانی مکانیکی

ساختار مکانیکی کاملا برعکس ساختار ارگانیک است. این ساختار یک ساختار کاملا سنتی است که در ساختار سازمانی رویکردی از بالا به پایین دارد. ساختار مکانیکی را با نام ساختار دیوان سالاری نیز می شناسند. در چنین ساختاری دامنه کنترل بسیار باریک است. ساختار چنین سازمان هایی کاملا متمرکز است و رسمی سازی در این سازمان ها بسیار زیاد است. در واقع ساختار مکانیکی به مراتب رسمی تر از ساختار ارگانیک می باشد. استانداردسازی در چنین ساختاری از اهمیت زیادی برخوردار است.

در این نوع از ساختار کارمندان و اعضای سازمان نسبت به انجام وظایفشان احساس مسئولیت بیشتری می کنند و زنجیره فرماندهی کاملا مشخص و روشن می باشد. اما در کنار آن، این ساختار می تواند برای خلاقیت و چابکی افراد سازمان یک مانع به حساب آید.

ساختار سازمانی مکانیکی یکی از انواع ساختارهای سازمانی می باشد.
*ساختار سازمانی مکانیکی یکی از انواع ساختارهای سازمانی می باشد*

منابع:

تئوری سازمان، نوشته استیفن رابینز

اصول و مبانی مدیریت، نوشته ایران نژاد پاریزی

https://www.marketing91.com/organic-organization/


انواع ساختار سازمانی
انواع ساختار سازمانی
*انواع ساختار سازمانی*

ساختار سازمانی دارای انواع مختلفی می باشد. هر سازمان وابسته به گستردگی و نیازهایی که دارد، یک ساختار متناسب با خود را انتخاب می کند. هر کدام از انواع ساختارهای سازمانی دارای ویژگی ها، مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. در واقع نوع ساختار یک سازمان به نوع خود سازمان و رویکرد آن سازمان نسبت به عملیات اجرایی اش بستگی کامل دارد. اکثر سازمان ها ساختارهای کلاسیک را برای خود بر می گزینند. ما در این مطلب به طور مختصر به انواع ساختارهای سازمانی اشاره خواهیم و در مطالب بعدی به تفصیل به بررسی ویژگی ها، مزایا و معایب هر کدام از این انواع ساختارها خواهیم پرداخت.

ساختار سازمانی دارای انواع مختلفی می باشد.
*ساختار سازمانی دارای انواع مختلفی می باشد*

ساختار سازمانی ارگانیک یا ساده

ساختار ارگانیک یکی از منعطف ترین ساختارهای سازمانی به حساب می آید. این ساختار قادر است با تغییرات بازار به راحتی تطبیق پیدا کند و سازگار شود. در ساختار ارگانیک یا ساده لایه های مدیریتی بسیار کم است. همین موضوع باعث می شود تا تصمیمات به صورت نامتمرکز گرفته می شود و نقش ها و مقررات در سازمان دارای آرایشی مشخصی باشند.

ساختار سازمانی خطی

ساختار خطی یکی از رایج ترین ساختارهای سازمانی به خصوص در سازمان های کوچک می باشد. در این نوع از ساختار قدرت و اختیار بر اساس یک ساختار کاملا سلسله مراتبی میان اعضای سازمان تقسیم بندی می گردد.

ساختار سازمانی صف و ستاد

در ساختار صف و ستاد ما شاهد اضافه شدن تخصص های وظیفه ای به ساختار خطی هستیم. این نوع از ساختار به ویژه در سازمان های بزرگ رواج دارد. تخصصی شدن مشاغل و سپردن وظایف تخصصی، به متخصصان حرفه ای در این نوع از ساختار به سازمان کمک می کند تا پیشرفت نماید و دستیابی به اهداف سازمان آسان تر گردد.

ساختار سازمانی وظیفه ای

ساختار وظیفه ای نیز یکی از رایج ترین ساختارهای سازمانی به حساب می آید. بر اساس این ساختار سازمان به بخش های کوچک تری تقسیم می شود که هر فرد در این بخش ها وظایف کاملا مشخصی دارد. در چنین ساختاری هر بخش دارای یک مدیر جداگانه می باشد که آن مدیر موظف است به مدیر مافوق خود گزارش دهد و در برابر او پاسخگو باشد.

ساختار سازمانی پروژه ای

ساختار پروژه ای در سازمان یک ساختار موقتی می باشد. این ساختار در زمان های خاص و به منظور اجرای یک سری از پروژه های خاص ارائه می گردد. هنگامی که سازمان در آن پروژه به اهداف خود رسید، ساختار پروژه ای منحل می گردد. طبق این ساختار متخصصان مختلفی را از بخش های مختلفی از سازمان برای همکاری دعوت می کنند. این متخصصان در طول پروژه با هم همکاری می نمایند و پس از اینکه پروژه به پایان رسید هر کدام از این متخصصان به جایگاه پیشین خود بازگردانده می شوند.

ساختار سازمانی پروژه ای برای اجرای پروژه های خاص به تشکیل می گردد.
*ساختار سازمانی پروژه ای برای اجرای پروژه های خاص به تشکیل می گردد*

ساختار سازمانی مجازی

سازمان های مجازی پدیده ای نوظهور هستند که هیچ جای مشخصی ندارند. در واقع مدیر هر سازمان می تواند پروژه های خود را در هر مکانی که هست، مدیریت نماید. این ساختار را با نام ساختار سازمانی دیجیتال، شبکه ای و مدولار نیز می شناسند. ساختار سازمان های مجازی به این گونه است که این سازمان هیچ گونه هسته مرکزی دائمی ندارند. در واقع در چنین ساختاری یک هسته مرکزی به طور موقت به وجود می آید، که این هسته مسئول است تا با واحدهای تامین کننده سازمان ارتباط برقرار کند و فعالیت های سازمان را توسط این واحدها به انجام برساند. این هسته مرکزی به صورت یک ائتلاف موقت شکل می گیرد.

ساختار سازمانی بخشی

ساختار دپارتمانی، ساختار مجزا یا همان ساختار بخشی به ساختاری گفته می شود که در آن اعضا یا فعالیت های سازمان که دارای ویژگی های مشابهی با هم هستند در یک واحد یا دپارتمان قرار گیرند. این ساختار سازمانی را با اصطلاح خودکفا نیز می شناسند. در چنین ساختاری اعضای بخش های مختلف سازمان به گونه ای عمل می نمایند که به نظر می رسد هر کدام از بخش ها زیر نظر یک سازمان جداگانه فعالیت می کنند. این ساختار برای سازمان های بزرگی مناسب که چندین هدف را در برنامه کاری خود قرار داده اند. چنین ساختاری به آنها این امکان را می دهد تا بخش های مختلف سازمان دارای استقلال بیشتری باشند.

ساختار سازمانی ماتریسی

ساختار ماتریسی به منظور ترکیب و تعامل دو ساختار وظیفه ای و ساختار پروژه ای به وجود آمده است. این ساختار به وجود آمده است تا معایب دو ساختار وظیفه ای و پروژه ای را پوشش دهد. این ساختار یک ساختار پر چالش می باشد. چرا که امکان دارد اعضای سازمان مجبور باشند به چندین مدیر گزارش دهند. تعداد مدیرانی که باید به آنها گزارش داده شود وابسته به شرایط سازمان و پروژه مربوطه می باشد. در واقع گزارش دادن به چندین مدیر و برقراری ارتباط مناسب با تمامی آنها کار مشکلی است.

ساختار سازمانی ماتریسی یک ساختار ترکیبی می باشد.
ساختار سازمانی ماتریسی یک ساختار ترکیبی می باشد.

ساختار سازمانی وظیفه ای-مسطح

علاوه بر ساختار ماتریسی که یک ساختار ترکیبی به حساب می آید، ساختار ترکیبی دیگری هم وجود دارد. این ساختار، ساختار وظیفه ای-مسطح است. همان طور که از نام این ساختار پیدا است، این ساختار ترکیبی از ساختار خطی و ساختار وظیفه ای می باشد. این ساختار بیشتر مناسب سازمان های کوچک و یا استارتاپ ها می باشد. چرا که این ساختار به سازمان اجازه می دهد تا تصمیم های سازمانی در سطوح سازمانی گرفته شود. این ساختار امکان ایجاد خلاقیت و نوآوری بیشتر را به سازمان می دهد.

ساختار سازمانی محصول محور

ساختار محصول محور متشکل از چند ساختار وظیفه ای کوچک است. به این صورت که هر بخش سازمان می تواند یک ساختار جداگانه برای خود داشته باشد. در واقع هر بخش دارای تیم فروش، تیم بازاریابی و تیم های مختص به خود می باشد. در این ساختار هر بخش از سازمان مسئول تولید یک خط تولیدی محصول خاصی می باشد.

ساختار سازمانی مبتنی بر بازار

بر اساس ساختار مبتنی بر بازار تقسیمات بخش های مختلف سازمانی بر اساس صنایع، بازار و انواع مشتریان سازمان انجام می شود. این ساختار مناسب سازمان هایی است که محصولات یا خدمات خاص و منحصر به فردی را برای بخش های خاصی از بازار تولید می نمایند.

ساختار سازمانی مبتنی بر حوزه جغرافیایی

سازمان هایی که دارای چنین ساختاری هستند، تقسیمات خود را مبتنی بر مناطق جغرافیایی انجام می دهند. ساختار مبتنی بر مناطق جغرافیایی برای سازمان هایی مناسب است که احتیاج دارند به مشتریان و منابع خود نزدیک تر باشند.

ساختار سازمانی مدور

با وجود اینکه این ساختار از لحاظ ظاهری با دیگر ساختارهای سازمانی تفاوت دارد، اما این نوع از ساختار هم بر اساس سلسله مراتب تنظیم می گردد. تنها تفاوت آن با دیگر ساختارها این است که کارمندان سطوح بالاتر حلقه های داخلی ساختار را تشکیل می دهند. کارمندان سطوح پایین تر نیز تشکیل دهنده حلقه های بیرونی هستند. در واقع مدیران و رهبران در این ساختار به جای اینکه در راس امور قرار گیرند، در مرکزیت سازمان واقع شده اند.

ساختار سازمانی مدور یکی از انواع ساختارهای سازمانی می باشد.
*ساختار سازمانی مدور یکی از انواع ساختارهای سازمانی می باشد*


منابع:


دلایل اهمیت وجود ساختار سازمانی
دلایل اهمیت وجود ساختار سازمانی
*دلایل اهمیت وجود ساختار سازمانی*

ساختار سازمانی از این جهت در سازمان دارای اهمیت است که سبب افزایش کارایی و اثر بخشی در سازمان می گردد. از همین رو مدیران سازمان ها برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمان یک ساختار کاملا منظم تشکیل می دهند. اما اهمیت ساختارهای سازمانی به همین جا ختم نمی شود. بلکه این ساختارها از جهات دیگری نیز برای سازمان دارای اهمیت هستند.

یکی از اصلی ترین دلایل اهمیت این ساختارها، هماهنگی بین وظایف و مسئولیت های سازمان می باشد. این هماهنگی میان مسئولیت های سازمان سبب افزایش سطح بهره وری کارمندان سازمان می گردد و در نتیجه سازمان به اهداف خود دست پیدا می کند.

ساختار سازمانی سبب افزایش بهره وری در سازمان می گردد.
*ساختار سازمانی سبب افزایش بهره وری در سازمان می گردد*

دومین دلیل اهمیت ساختار سازمانی بالا رفتن کارایی کارمندان می باشد. ساختارهای سازمانی سبب می شوند تا تمامی اعضای سازمان از نقش و مسئولیت خود در سازمان آگاه شوند. آگاهی اعضای سازمان در مورد حدود وظایفشان امری کاملا ضروری به نظر می رسد. این موضوع باعث ایجاد محیط و فضایی آرام در سازمان می گردد. به این صورت کارایی تمامی اعضا در محیطی آرام و مثبت افزایش پیدا می کند. چنین محیطی اثر مستقیمی بر سطوح انگیزه کارمندان دارد. زمانی که کارکنان یک سازمان رضایتمندی و انگیزه دارند با تمام وجود به انجام وظایف و مسئولیت های خود می پردازند.

ساختار سازمانی مناسب، سبب جذب و حفظ کارمندان متخصص و با تجربه می گردد. در واقع کارمندان حرفه ای بیشتر جذب سازمان هایی می شوند که از ساختار آن آگاه باشند و نقش آنها موجب رضایت شغلی در این افراد گردد.

یکی دیگر از دلایل اهمیت ساختارهای سازمانی، جریان مناسب ارتباطات می باشد. ارتباطات نادرست در یک سازمان باعث می شود تا تمامی جریاناتی که در سازمان جاری است، مختل شود. در واقع ارتباطات غلط مانند یک بیماری مسری به تمامی بخش های سازمان نفوذ می کند و آنها را تحت الشعاع قرار می دهد.

از دیگر دلایل اهمیت این موضوع می توان به عدم دوباره کاری اشاره نمود. زمانی که یک سازمان دارای ساختاری مناسب است و هر کارمندی وظیفه مشخصی دارد، امکان دوباره کاری و تکرار به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می کند و حتی به صفر می رسد. در غیر این صورت عدم آگاهی از وظایف باعث درگیری های داخلی در سازمان می گردد و همین موضوع بهره وری را به شدت در سازمان کاهش می دهد. فضا و جو حاکم بر سازمان ناسالم و مسموم می گردد و کارمندان دائم در حال رقابت و زیرآب زنی هستند.

وجود ساختار در سازمان باعث می شود تا مشاغل و مسئولیت ها تخصصی گردد. کارکنان وابسته به تجربه و تخصصی که دارند به اجرای وظایف خود می پردازند. این موضوع باعث می شود تا سازمان بتواند از دانش و تخصص این افراد در جهت درست استفاده نماید. چنین سازمانی روز به روز رشد بیشتری خواهد داشت.

مزایای ساختار سازمانی

ساختار سازمانی مانند یک کتابچه راهنما در سازمان است که به صورت کاملا مشخص و اصولی تمامی سطوح سازمان را مشخص می نماید. استفاده از این کتابچه راهنما مزایای زیادی به همراه دارد.

یکی از مزایای این ساختار تعیین ساختار دقیق گزارش دهی می باشد. کارمندان به وسیله این ساختار متوجه می شوند که موظف هستند در سازمان به چه کسی گزارش دهند، یا اینکه اگر در مسائل کاری خود دچار مشکلی شدند یا سوالی داشتند، باید به سراغ چه کسی بروند؟ این ساختار در هر سازمانی نقش حیاتی دارد. اما نقش این ساختارها در سازمان های بزرگ بسیار پر رنگ تر است. چرا که پیچیدگی در این سازمان ها بیشتر است و تشخیص اینکه کارمندان باید به چه کسی پاسخگو باشند کار بسیار سختی می شود.

از مزایای ساختار سازمانی، به وجود آمدن ساختاری دقیق برای گزارش دهی است.
*از مزایای ساختار سازمانی، به وجود آمدن ساختاری دقیق برای گزارش دهی است*

یکی دیگر از مزایای ساختارهای سازمانی کمک به افرادی است که به تازگی در سازمان استخدام گشته اند. در واقع شناختن تمامی افراد سازمان و نقش ها و وظایف در آن برای افراد تازه وارد کار مشکلی است. در صورتی که ساختار سازمان این امر را برای این افراد بسیار راحت تر می نماید. همین موضوع سبب می شود تا تنش ها و سردرگمی های این افراد در سازمان به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کند.

اما برخی از مزیت های این ساختارها مربوط به مدیران سازمان ها می گردد. در واقع یک ساختار سازمانی مناسب و خوب به عنوان یک ابزار برای مدیران به حساب می آید. مدیران با استفاده از این ابزار می توانند به خوبی زیردستان و کارمندان خود را مورد مشاهده دقیق قرار دهند. به ویژه در سازمان های بزرگ که شناخت و رصد تک تک کارمندان کار بسیار مشکلی است، این ابزار بسیار مفید واقع خواهد شد.

علاوه بر این ساختارهای سازمانی فرآیند برنامه ریزی را ساده سازی می نمایند. در واقع مدیران سازمان می توانند در طول مدت زمان کوتاهی ساختار کلی سازمان را از نظر خویش بگذرانند و به وسیله آنها برای آینده سازمان برنامه ریزی نمایند.

مدیران با استفاده از ساختار سازمانی می توانند تمامی اعضای سازمان را مورد رصد قرار دهند.
*مدیران با استفاده از ساختار سازمانی می توانند تمامی اعضای سازمان را مورد رصد قرار دهند*

از دیگر مزایای ساختارهای سازمانی برقراری تعامل با کارکنانی است که به صورت دورکاری فعالیت می نمایند. در واقع امروزه، کار کردن با سال های گذشته تغییرات بسیار زیادی کرده است. امروزه خیلی از سازمان ها برای کاهش هزینه ها و دلایل دیگر امکان دورکاری را برای کارمندان خود فراهم نموده اند. از همین رو این افراد موقعیت برقراری ارتباط با کارمندان حاضر در سازمان را ندارند. در همین جا ساختار سازمانی به کمک این افراد می شتابد. این ساختار به آنها کمک می کند تا تمامی اعضای سازمان را بشناسند.

معایب استفاده از ساختار سازمانی

استفاده از ساختار سازمانی مانند خیلی از موضوعات دیگر، علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارد.

یکی از معایب اصلی ساختارهای سازمانی عدم انعطاف پذیری آنها است. در واقع ساختارها خیلی زود قدیمی می شوند. به خصوص در سازمان هایی که گردش کارمندان در آنها زیاد باشند. عموما بازنویسی این ساختارها کار بسیار مشکل و زمان بری است. این موضوع به عنوان یک محدودیت برای ساختارهای سازمانی محسوب می شود.

یکی دیگر از معایب عمده ساختارهای سازمانی این است که هیچ ساختار غیر رسمی ای در آنها مشخص نمی شود. به همین خاطر این ساختارها از ظرافت و جزئیات لازم برخوردار نیستند. برای تهیه یک چارت سازمانی لازم است که ارتباطات و پویایی درون سازمان خیلی بیشتر از حد مورد نیاز ساده سازی گردد.

از معایب ساختار سازمانی عدم انعطاف پذیری آن می باشد.
*از معایب ساختار سازمانی عدم انعطاف پذیری آن می باشد*

منابع:

https://www.marketing91.com/organizational-structure/

https://pingboard.com/org-chart-software

https://upraise.io/blog/importance-organizational-charts/


تعریف ساختار سازمانی
تعریف ساختار سازمانی
*تعریف ساختار سازمانی*

ساختار سازمانی که با نام Organizational structure شناخته می شود، سیستمی است که برای تعریف سلسله مراتب درون سازمانی استفاده می شود. این ساختار وظایف شغلی و عملکردهای کارمندان را تعیین می نماید. طبق این ساختار مشخص می شود که چه افرادی در چه مواقعی و به چه کسی باید گزارش های خود را ارائه دهند.

در واقع ساختار سازمانی شیوه ای را تعیین می نماید که توسط آن نقش ها، اختیارات، قدرت و مسئولیت های افراد در سازمان مشخص و مدیریت می شود. همچنین این ساختار شیوه انتقال اطلاعات میان سطوح مختلف سلسله مراتب یک سازمان را مشخص می نماید.

ساختار یک سازمان تا حدود بسیار زیاد وابسته به اهداف و استراتژی آن سازمان در دست یافتن به اهداف است. در واقع چارت سازمانی یک نمود بصری از ساختار سازمان به حساب می آید. این ساختار در سازمان باید به صورت واضح و مشخص، روابط گزارش دهی و جریان اختیار را مشخص نماید. همین موضوع سبب می شود تا در سازمان ارتباط خوبی میان افراد سازمان برقرار گردد و فعالیت های این افراد کارآمد و موثر باشد.

ساختار سازمانی، شیوه انتقال اطلاعات میان سطوح مختلف سازمان را مشخص می نماید.
*ساختار سازمانی، شیوه انتقال اطلاعات میان سطوح مختلف سازمان را مشخص می نماید*

ساختار سازمانی یکی از مباحث سنتی و کلاسیک مدیریت محسوب می شود. در این شیوه فعالیت های سازمانی تقسیم بندی، سازمان دهی و هماهنگ می گردند. سازمان ها این ساختار را به وجود می آورند تا به وسیله آن فعالیت های منابع انسانی را هماهنگ و کنترل کنند. این ساختار، سطوحی را که در سلسله مراتب سازمان وجود دارد نشان می دهد و حیطه کنترل هر کدام از این سطوح را مشخص می نماید. علاوه بر آن، این ساختار طرح سیستم هایی را در بر می گیرد که همه واحدها توسط آن یکپارچه می گردند. در نتیجه این ساختار ارتباطات را در سازمان تضمین می نماید.

ساختارهای سازمانی هر سازمان با هم متفاوت می باشد. چرا که شرایط محیطی هر سازمان و اهدافی که هر کدام از آنها دنبال می کنند، با هم فرق دارند. ساختار هر سازمان یک الگوی مشخص شده برای روابط میان افراد همان سازمان است. در واقع این ساختار یک نظام رسمی است که مدیران ارشد آن را به صورت رسمی تعیین نموده اند.

ابعاد ساختار سازمانی

به طور کلی و سنتی ساختار سازمانی دارای سه رکن اساسی می باشد. رسمیت، تمرکز و پیچیدگی ابعاد این ساختار را تشکیل می دهند.

رسمیت به معنی حد و میزان استاندارد مشاغل سازمانی می باشد. به این صورت که در سازمان های رسمی روابط سازمانی به شکل مکتوب و مشخص طبق یک نمودار برای کارمندان سازمانی توضیح داده می شود. چنانچه لازم باشد تغییراتی که در سازمان به شکل رسمی صورت می پذیرد نیز به وسیله مدیر و به صورت رسمی به تمامی کارکنان ابلاغ می گردد. اما این اتفاق در سازمان های غیر رسمی صورت نمی پذیرد. بلکه روابط به صورت شفاهی برای کارمندان گفته می شود و چنانچه لازم باشد به صورت طبیعی تغییرات در سازمان اعمال می گردد.

تمرکز نیز یکی از ابعاد ساختارهای سازمان می باشد. در سلسله مراتب اختیارات به آن سطح از اختیارات، تمرکز می گویند که قدرت تصمیم گیری داشته باشد. وقتی که تصمیمات سازمانی در رده های بالای سازمان اتخاذ می گردد، به آن سازمان متمرکز می گویند. اما زمانی که تصمیم گیری بر عهده سطوح پایین تر سازمان قرار می گیرد، آن سازمان را سازمان غیرمتمرکز می نامند. 

یکی از ابعاد ساختار سازمانی، تمرکز می باشد.
*یکی از ابعاد ساختار سازمانی، تمرکز می باشد*

اما پیچیدگی به عنوان آخرین بعد از ابعاد ساختار سازمانی، مربوط به سیستم های فرعی و تعداد مشاغلی است که درون یک سازمان وجود دارد. در واقع از منظر پیچیدگی هر سازمانی دارای عناوین شغلی، واحدهای مختلف، سطوح سلسله مراتب، تقسیم کار و فرهنگ سازمانی می گردد. درجه پیچیدگی این ساختار نیز از طریق سه دسته مشخص می گردد.

اولین دسته تفکیک افقی می باشد. این نوع از تفکیک به نوعی تعیین کننده میزان تفکیک میان واحدهای سازمان است. تفکیک افقی طبق موقعیتی که اعضای سازمان دارند و میزان تحصیلات آنها و موقعیتی که در سازمان دارند، انجام می شود. هر چقدر که درون یک سازمان حرفه های متعددی وجود داشته باشد که نیازمند تخصص است، پیچیدگی سازمان بیشتر می شود. همین موقعیت های شغلی مختلف، ارتباطات را کند می کند و مدیریت آنها را با مشکل مواجه می نماید.

دومین دسته تفکیک عمودی است که به عمق یا ارتفاع سلسله مراتب سازمان اشاره می کند. هر چقدر سطوح سلسله مراتب سازمانی افزایش پیدا کند، تفکیک عمودی سازمان بیشتر می شود و پیچیدگی نیز در کنار آن افزایش پیدا می کند. سطوح بیشتر در سازمان باعث می شود تا هماهنگی میان مدیریت عالی و مدیریت عملی سازمان دشوارتر گردد.

پیچیدگی به عنوان یکی از ابعاد ساختار سازمانی، به سه دسته تقسیم می گردد.
*پیچیدگی به عنوان یکی از ابعاد ساختار سازمانی، به سه دسته تقسیم می گردد*

در تفکیک عمودی سه موضوع را باید در نظر قرار داد. ابتدا اینکه امکان دارد در هرم  سلسله مراتب سازمانی، شکل هرم به صورت تخت، متوسط یا بلند به وجود آید.

دومین موضوع، مسئله حیطه نظارت است. این حیطه نشان دهنده تعداد کارمندانی است که باید به صورت مستقیم به یک مدیر گزارش ارائه نمایند.

موضوع سوم درجه تمرکز است که نشان دهنده جایگاه اصلی تصمیم گیری در سازمان می باشد.

دسته آخر در تعریف پیچیدگی سازمان، نیز مربوط به تفکیک بر اساس مناطق جغرافیایی می باشد. در این دسته مشخص می شود که جدایی واحدها از نظر فیزیکی می تواند پیچیدگی در سازمان را افزایش دهد. این نوع از تفکیک اشاره مستقیم به مقدار پراکندگی واحدها، امکانات و نیروهای انسانی از منظر جغرافیایی دارد.

ارکان ساختار سازمانی

هنگامی که ساختار سازمانی در حال طرح ریزی می باشد سه رکن اصلی مورد توجه قرار می گیرد.

  • اولین رکن مربوط به این است که ساختار سازمانی روابط رسمی و گزارش گیری در سازمان را مشخص می کند و سطوحی را نشان می دهد که در سلسله مراتب اداری مشخص شده اند. همچنین این ساختار حیطه کنترل مدیران را نیز تعیین می نماید.
  • دومین رکن مربوط به تعیین جایگاه کسانی می باشد که به شکل گروهی مشغول کار در یک واحد کاری هستند. این ساختار واحدهایی که در تمام سازمان وجود دارد را تقسیم بندی و گروه بندی می نماید.
  • ساختارهای سازمانی طرح سیستم هایی را در بر می گیرد که تمامی واحدها را توسط آنها یکپارچه و هماهنگ می نمایند. به این صورت ارتباط موثر در سازمان را تضمین می نمایند.  
ساختار سازمانی، ارتباط موثر در سازمان را تضمین می نماید.
*ساختار سازمانی، ارتباط موثر در سازمان را تضمین می نماید*

منابع:

طراحی ساختار سازمانی، نوشته سید محمد اعرابی

مبانی سازمان و مدیریت، نوشته علی رضائیان


تاریخچه ساختار سازمانی
تاریخچه ساختار سازمانی
*تاریخچه ساختار سازمانی*

آشنایی با تاریخچه پیدایش ساختار سازمانی، باعث می شود تا ما بتوانیم ساختارهای امروزی سازمان ها را درک کنیم. در واقع ساختارهای سازمانی دارای اینرسی مشخصی هستند. اینرسی یکی از قوانین فیزیک و شیمی می باشد. طبق این قانون هر چیز در حال حرکتی، تمایل دارد تا مسیر حرکت خود را مانند گذشته ادامه دهد. به همین خاطر تغییر ساختار یک سازمان هم از لحاظ مدیریتی کاری بسیار دشوار و هم استرس زا است. از همین رو تغییر در ساختار سازمان ها به ندرت اتفاق می افتد.

اگر بخواهیم به تاریخ شکل گیری ساختارهای سازمانی امروزی پی ببریم، باید آغاز قرن بیستم را در نظر بگیریم. در آغاز این قرن بخش های اقتصادی آمریکا از رونق بسیار خوبی بهره مند گشت. به طوری که اکثر صنایع که تولیدی های کوچکی بودند به کارخانه هایی بزرگ تبدیل شدند. در همین دوران متفکران بزرگی همچون فردریک تیلور و هنری فایل سیستم های جدید را مورد مطالعه قرار دادند. آنها اصول تازه ای برای ساختار سازمان ها مطرح کردند، تا به این صورت بتوانند بهره وری و کارایی را در کارخانه ها و سازمان های تازه تاسیس شده به بالاترین حد خود برسانند.

شکل گیری ساختار سازمانی به آغاز قرن بیستم باز می گردد
*شکل گیری ساختار سازمانی به آغاز قرن بیستم باز می گردد*

این متفکران سازمان را به مثابه یک ماشین می دانستند. بر اساس این نظریه ها قدرت به موقعیت های موجود در سازمان تعلق داشت نه افرادی که در آن موقعیت کار می کنند. فایول در آن دوره به وحدت در سازمان معتقد بود. به گفته وی ساختار سازمانی باید به وسیله زنجیره ای از دستورات، اقتدار، نظم، تفکیک مشاغل و تخصصی نمودن کارها تعیین گردد. تمامی این نظریه ها و موضوعات سبب گشت تا ساختارهای سازمانی عمودی شکل بگیرند. ساختار سازمانی به شکل عمودی به این گونه است که طبقه بندی شغلی مجزا می باشد و مشاغل در دسته بندی های مختلف قرار می گیرند. علاوه بر آن ساختار اقتدار به گونه ای است که از بالا به پایین شکل می گیرد. این نوع از ساختار، به اصطلاح ساختار سازمانی کلاسیک یا سنتی گفته می شود.

ساختار سازمانی سنتی

ساختار هر سازمانی از جنبه های مختلفی منحصر به فرد می باشد. ولی ساختار تمامی سازمان ها به این منظور شکل می گیرند که بتوانند سازمان را برای انجام و اجرای فعالیت هایشان توانمند سازند. به همین منظور نظریه پردازان ساختار سازمانی سنتی برای مدیران سازمان ها چهار عامل اصلی را در نظر گرفته بودند که باید برای ساختار سازمان خود آن را به کار می برند.

  • اولین اصل این بود که سازمان باید وظایف و کارها را به مشاغل تخصصی تقسیم می نمود، که به اصطلاح به آن تقسیم کار هم می گویند.
تخصصی کردن مشاغل یکی از اصول ساختار سازمانی است.
*تخصصی کردن مشاغل یکی از اصول ساختار سازمانی است*

اصل دوم دپارتمانیزه کردن یا همان بخش بخش نمودن مشاغل بوده است. به این صورت که چنانچه یک سازمان خیلی کوچک نباشد، مشاغل باید گروه بندی گردند.

در این اصل به عنوان اصل سوم، باید تعداد کارمندان و مشاغلی که متعلق به گروه هستند، مشخص گردد.

اصل چهارم شیوه تصمیم گیری است. روشی که قرار است طبق آن تصمیم گیری انجام گردد، باید واضح باشد و مشخص گردد.

برای هر کدام از تصمیم گیری های سازمانی، گزینه های متعددی پیش رو قرار دارد. از یک طرف مشاغل تخصصی گشتند. به این صورت هر کدام از کارکنان مشاغل مشخص و محدودی را انجام می دهند. از طرف دیگر کارکنان وظایف متعددی را بر عهده گرفته اند. در واقع در ساختار سازمانی سنتی هر چقدر سازمان بزرگ تر شود، کارها تخصصی تر می گردند. مدیر نیز باید با گروه بندی کارها آنها را به یک بخش تبدیل کند. بنابراین وی باید انتخاب کند که این مشاغل و کارها را بر چه مبنایی به یک گروه تبدیل نماید.

در دهه های اخیر رایج ترین مبنا، بر اساس کارکرد بوده است. با در نظر گرفتن اینکه مدیران نظارت بر روی چه تعداد از افراد را دارند، اندازه گروه ها کوچک تر یا بزرگ تر می گردد. در هر سازمانی میزان توزیع اقتدار هم امکان دارد متفاوت باشد. ولی در ساختارهای سازمانی سنتی تصمیم گیری تنها به عهده افرادی است که در رده های بالاتر قرار گرفته اند.

در ساختار سازمانی سنتی تصمیم گیری تنها به عهده مدیران رده بالا می باشد.
*در ساختار سازمانی سنتی تصمیم گیری تنها به عهده مدیران رده بالا می باشد*

در نتیجه مدل های سازمانی سنتی با چنین ویژگی ها شناخته می شوند: تخصصی شدن مشاغل تا حدود بسیار زیادی، قسمت های عملیاتی سازمان، حداقل بودن میزان دامنه کنترل و اقتدار به صورت متمرکز.

این ساختارها با نام های مختلفی همچون ساختار سنتی، بوروکراتیک، کلاسیک، مکانیکی، صوری و کنترل خوانده می شوند. مدل چنین ساختاری با استفاده از یک چارت سازمانی و فرم گرافیکی نشان داده می شود. به این صورت که در این ساختار که به شکل هرمی و سلسله مراتبی است، رئیس و مدیران اجرایی در راس هرم قرار می گیرند. در طبقه دوم برخی از مدیران ارشد و در طبقه بعدی مدیران میانی و در نهایت کارمندان عادی سازمان در پایین هرم قرار داده می شوند.

روند شکل گیری ساختار سازمانی نوین

همانطور که بیان شد در ساختار سازمانی سنتی ما شاهد تخصصی شدن مشاغل، ساختار گزارش دهی سلسله مراتبی و تبعیت علایق فردی از اهداف مافوق بودیم. این شیوه ای کلاسیک و ساختاری بوروکراتیک بود که تبدیل به الگوی اصلی سازمان های کوچکی شده بود که به سازمان های بزرگی تبدیل شده بودند. این سازمان ها از سال ۱۹۰۰ تا شروع رکود بزرگ در سال ۱۹۳۰ رشد چشمگیری داشتند.

اما در آن سال ها آمریکا با یک رکود بزرگ مواجه گشت که سبب شد رشد اقتصادی آمریکا به صورت موقت متوقف گردد. ولی برخی از این سازمان ها با همان ساختار عمودی دوام آورند و حتی تا جنگ جهانی دوم ساختار بروکراتیک آنها پابرجا ماند.

ساختار سازمانی سنتی ساختاری هرمی شکل و سلسله مراتبی است.
*ساختار سازمانی سنتی ساختاری هرمی شکل و سلسله مراتبی است*

اما بعد از اتمام جنگ و در دوره بازسازی دوباره اقتصاد آمریکا رشد کرد و سازمان هایی که این دوره را پشت سر گذاشته و باقی مانده بودند، قدرت گرفتند. این سازمان ها رشد فزاینده ای پیدا کردند، اما در کنار آن پیچیدگی سازمان ها نیز بیشتر شد. در همین جا مشکلات در ساختار این سازمان ها بروز پیدا کردند. برای همین ایده های جدیدی درباره این ساختارها مطرح گشت. نظریه پردازان با مطالعات جدید خود در زمینه انگیزش کارکنان، مدل های سنتی را زیر سوال بردند. آنها متوجه شدند که ساختارهای سازمانی سنتی خلاقیت و نوآوری را در سازمان ها به شدت کاهش می دهد و حتی از بین می برد. در واقع در هر کسب و کاری وجود خلاقیت و نوآوری سبب پایداری یک سازمان می گشت. از همین رو نظریه های جدیدی در مورد ساختار سازمانی نوین مطرح گشت.


منابع:

https://www.referenceforbusiness.com/management/Ob-Or/Organizational-Structure.html

https://www.referenceforbusiness.com/knowledge/Organizational_structure.html