در دهه اخیر انواع فرهنگ سازمانی به یکی از مفاهیم با اهمیت علم مدیریت تبدیل شده است. به همین خاطر نظریه پردازان مختلفی فرهنگ سازمانی را به انواع مختلفی تقسیم نموده اند. هر کدام از این انواع فرهنگ، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود می باشند.
یکی از تقسیم بندی های فرهنگ سازمانی توسط کوین و کامرون مطرح گشته است. در واقع این تقسیم بندی مدلی است که چهار نوع فرهنگ در سازمان را مطرح کرده است. این چهار نوع فرهنگ بر اساس تقابل میان انعطاف پذیری و ثبات، همچنین تمرکز داخلی در مقابل تمرکز خارجی مورد بررسی قرار گرفته اند.
فرهنگ سازمانی قبیله ای یا وظیفه ای
یکی از انواع فرهنگ هایی که توسط کوین و کامرون ارائه شده است فرهنگ قبیله ای می باشد. این نوع از فرهنگ دارای ساختاری به نسبت دوستانه است. در این نوع سازمان ها رهبران نقش یک مربی را بر عهده می گیرند. تلاش رهبران بر این است که تمامی اعضای سازمان برای دستیابی به یک هدف مشترک تلاش کنند.
در چنین فرهنگی افرادی برای سازمان مهم هستند که به خوبی وظایف خود را انجام دهند و تعامل خوبی با بقیه اعضای سازمان داشته باشند. به این صورت میان رهبر و کارمندان ارتباط خوبی برقرار می گیرد و روحیه افراد سازمان و روحیه فعالیت های تیمی افزایش پیدا می کند.
این نوع از ارتباطات باعث می شود تا روابط در سازمان دوستانه تر شوند و اعضای سازمان احساس کنند در یک خانواده بزرگ هستند. این گونه از سازمان ها روی کار گروهی و تیمی تاکید خاصی دارند. از همین رو ساختار چنین سازمان هایی ساختاری افقی می باشد. افراد سازمان برای دستیابی به نتیجه مطلوب با هم مشورت می کنند و مسائل و مشکلات را با هم حل می کنند.
فرهنگ قبیله ای باعث می شود تا محیط سازمان به محیطی مشارکتی تبدیل شود. ارتباطات در این نوع از سازمان ها دارای اولویت اصلی می باشد. وجود هر فرد در سازمان ارزشمند است.
این نوع از فرهنگ هم مانند تمام انواع فرهنگ های سازمان دارای مزایا و معایب مختلفی می باشد.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، سازمان هایی که فرهنگ قبیله ای دارند، دارای تمرکز داخلی هستند. به همین خاطر افراد در سازمان دارای اختیار هستند و فرهنگ این گونه سازمان ها منعطف می باشد. به خاطر همین ماهیت انعطاف پذیری آنها است که در چنین سازمان هایی از تغییرات استقبال خوبی به عمل می آید. سازمان هایی که فرهنگ قبیله ای بر آنها حاکم است، عمل گرا هستند.
یکی از مزیت های این سازمان ها این است که اعضای سازمان با هم تعامل زیاد و خوبی دارند. جو سازگاری که در این سازمان ها وجود دارد باعث می شود تا رشد بازار در آنها بالا باشد. همین موضوع باعث شده تا خیلی از استارت آپ ها این فرهنگ را برای کسب و کار خود انتخاب کنند.
اما معایب این نوع از فرهنگ این است که سبک قبیله ای و خانوادگی این نوع سازمان ها سبب می شود تا رشد در سازمان دشوار شود. علاوه بر آن ساختار رهبری افقی باعث می گردد تا عملیات روزانه سازمان فاقد جهت و آشفته به نظر برسد. در حالی که اگر این نوع از فرهنگ به درستی در سازمان پیاده شود و هیچ کدام از اعضای سازمان از چنین فرهنگی سوءاستفاده نکنند، سبب پیشرفت و ترقی سازمان می شود.
فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی
سازمان هایی که دارای فرهنگ سلسله مراتبی هستند، از ساختار سنتی تبعیت می کنند. این سبک از فرهنگ بر پایه ساختار مشخص و ثبات پیش می رود و سازمان هایی که از این فرهنگ پیروی می کنند، دارای تمرکز داخلی می باشند.
فرهنگ سلسله مراتبی کاملا فرایند محور است. سازمان های این چنینی محیطی رسمی دارند و رفتار رهبران با کارمندان خود کاملا رسمی می باشد. شیوه انجام کارها در این نوع از فرهنگ، روشی مشخص است. به همین خاطر ریسک پذیری در چنین سیستمی جایگاه خاصی ندارد.
این نوع از فرهنگ دارای یک جهت کاملا مشخص است که این جزو یکی از مزیت های این نوع از فرهنگ سازمانی می باشد. اما یکی از معایب عمده این فرهنگ این است که میزان خلاقیت و نوآوری در این گونه سازمان ها به شدت کاهش پیدا می کند.
در این نوع از فرهنگ که به فرهنگ بازار معروف است، سودآوری اولویت اول را دارد. از همین رو تمرکز اولیه سازمان روی رقابت و رشد نمودن می باشد. این سبک از سازمان ها ثبات دارند و بر اساس تمرکز خارجی اداره می شوند.
از آنجایی که این نوع از سازمان ها، نتیجه گرا هستند، بیشتر از آنکه بر روی رضایت درونی اعضای سازمان تمرکز شود، تاکید بر روی موفقیت خارجی است. فرهنگ بازار بیشتر به تلاش های رقابتی اهمیت می دهد و پاداش ها به دستاوردهای افراد تعلق می گیرد.
مزیت این سبک این است که چنین فرهنگی به سودآوری و موفقیت اهمیت بیشتری می دهد. در چنین سازمانی تنبلی جایی ندارد. چرا که تاکید سازمان بیشتر بر روی خارج از سازمانی می باشد و سازمان یک هدف اصلی دارد. به همین خاطر کارمندان می دانند که تلاش بیشتر سبب سوددهی می شود.
اما این سبک از فرهنگ نیز معایبی هم دارد. مهمترین عیب این نوع سازمان ها این است که عملی کردن اهداف برای کارکنان سازمان دشوار می باشد. چون افراد متعددی وابسته به هر تصمیم و پروژه سازمان هستند.
فرهنگ سازمانی توسعه گرا
ریشه فرهنگ توسعه گرا، در خلاقیت و نوآوری اعضای سازمان است. سازمان هایی که این سبک از فرهنگ بر آنها حاکم است، بر روی نوآوری و ریسک پذیری تاکید بیشتری دارند. چنین سازمان هایی انعطاف زیادی دارند و دارای تمرکز خارجی هستند.
سازمان های این چنینی دارای ساختاری مدرن و پویا هستند. فرهنگی که بر این سازمان ها حاکم است، به تمامی کارمندان سازمان انگیزه می دهد تا در کارها مشارکت داشته باشند. اهمیت ندارد که این افراد چه نقش و درجه ای در سازمان دارند. به این ترتیب اعضای سازمان جرات پیدا می کنند تا افکار و ایده های خلاقانه خود را بیان کنند.
تمرکز روی ایده های نو و خلاقیت یکی از مزایای اصلی این نوع از فرهنگ سازمانی به شمار می رود. این ایده ها توجیهی برای فرصت های توسعه حرفه ای محسوب می شوند.
این سبک از فرهنگ دارای ریسک بالایی می باشد که باعث آسیب پذیری کسب و کار می شود. همین موضوع یکی از معایب اساسی فرهنگ توسعه گرا می باشد. یکی دیگر از معایب این نوع سازمان ها این است که تاکید بر ارائه ایده های جدید، باعث می شود تا میان اعضای سازمان رقابت ایجاد شود. گاهی ممکن است به جای اینکه رقابتی سالم در سازمان جریان پیدا کند، رقابتی سمی و محیطی متشنج به وجود آید.
منابع:
https://online.dyc.edu/program-resources/understanding-the-4-types-of-organizational-culture/