تاریخچه مدیریت دانش
تاریخچه مدیریت دانش
*تاریخچه مدیریت دانش*

پیش از آنکه بدانیم مدیریت دانش چیست و چه کاربردی دارد، بهتر است در مورد خاستگاه پیدایش و تکامل این فرآیند صحبت کنیم. مدیریت دانش به عنوان یک مفهوم جدید در دنیای مدرن امروزی ما شناخته نمی شود. بلکه چنانچه بخواهیم از قدمت واقعی این مفهوم صحبت کنیم، باید به تمدن های قدیمی رجوع نماییم.

بشر از زمان پیدایش به اشکال مختلفی در پی مدیریت دانسته های خود بود. به همین خاطر به این فرآیند مدیریت دانایی نیز می گویند. انسان ها در ابتدا به شکل غریزی و ناخودآگاه به دنبال این بودند که علم و ابزار مناسبی را برای حفظ بقا و مقابله با طبیعت پیدا نمایند. اما پس از گذشت مدتی این مدیریت دانسته ها، به شکل آگاهانه انجام می شد. به این صورت کم کم زندگی بشر دچار تغییر و تحول گشت. انسان ها تجربه های زیادی کسب کردند و دانش استفاده از ابزارهای آنان از نسلی به نسل دیگر منتقل گشت.

اما اگر بخواهیم اسناد مکتوبی را در مورد این فرایند بررسی کنیم باید به حدود پنج هزار سال پیش باز گردیم. در آن دوران انسان ها در بین النهرین از لوح های رسی برای ثبت قراردادهای حقوقی، قوانین، میزان فروش و برآورد مالیات ها استفاده می کردند. همین موضوع باعث شد تا اولین مرکز اختصاصی برای مدیریت دانسته های بشر تاسیس گردد و به آن کتابخانه بگویند.

اما با فرا رسیدن دوره رنسانس که عصر شکوفایی فکری و اقتصادی بود، چاپ نوشته ها و نوع آموزش این دانایی ها تغییر پیدا نمود. در دنیای تجارت آن روزها، تخصص ها و مهارت ها از طرق گوناگونی همچون کتاب ها، حافظه جمعی و کارآموزی به افراد منتقل می گشت.

مدیریت دانش از گذشته های دور به همراه انسان ها بوده است.
*مدیریت دانش از گذشته های دور به همراه انسان ها بوده است*

ریشه مدیریت دانایی پس از رنسانس

در دوره پس از رنسانس مالکان کسب و کارهای خانوادگی، به طور کامل تجارت حرفه ای خودشان را به فرزندانشان منتقل می کردند. در صورتی که فرزندی نداشتند یا فرزندان آنها به حرفه خانوادگی علاقه نشان نمی دانند، آنها را به شاگردان و کارمندان خود انتقال می دادند. اما در آن دوران این فرآیند با نام مدیریت دانش شناخته نمی شد.

اما تغییر حالت وابستگی منابع طبیعی به وابستگی سرمایه های فکری سبب گشت تا مدیران سازمان ها به دنبال راهی باشند، تا به این صورت دانش زیربنایی حرفه خود و چگونگی استفاده از آن را مدیریت نمایند. دوران گذر از انقلاب باعث شد تا جوامع وارد هزاره جدید شوند. همین موضوع یکی دیگر از اساسی ترین محرک های رشد دانش به صورت همه جانبه در سازمان ها و شرکت ها گشت.

تحولات و شکل گیری مدیریت دانش در دوران معاصر

در واقع تعداد زیادی از نظریه پردازان علم مدیریت به شکل گیری و تکامل مدیریت دانش کمک نموده اند. نظریه پردازان شناخته شده ای همچون پاول استراوس من، پیتر دراکر و پیتر سنج در این زمینه مطالعات و تحقیقات زیادی انجام داده اند. به صورتی که تمرکز استراوس من و دراکر  بر روی اهمیت ارتقا دانش و اطلاعات به عنوان یکی از منابع سازمانی می باشد. اما سنج روی یادگیری های سازمانی تاکید دارد، که به عنوان یکی از مهمترین ابعاد مدیریت دانش شناخته می شود.

پس از آن نیز نظریه پردازان دیگری در این مورد تحقیق نمودند و ابعاد مختلفی از این فرآیند را آشکار ساختند. اما یکی از موثرترین آنها لئونارد بارتون بود. وی توانست تا اواسط دهه ۱۹۷۰ تجربیات خود را قالب مستندات و مقاله های مختلفی ارائه دهد.

در سال ۱۹۹۰ نخستین کتاب ها در مورد یادگیری های سازمانی و مدیریت دانایی منتشر گشتند. اصطلاح مدیریت دانش نیز برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ در کتابی با عنوان شرکت دانش آفرین به کار برده شد. این کتاب توسط نوناکا نوشته شده بود. کتاب هایی که توسط این نویسنده به نگارش در آمد، مهم ترین نوشتارهای تحقیقاتی در این زمینه به حساب می آید.

نظریه پردازان مختلفی در مورد مدیریت دانش تحقیق نموده اند.
*نظریه پردازان مختلفی در مورد مدیریت دانش تحقیق نموده اند*

علت پیدایش مدیریت دانش

تا به این جای مطلب متوجه شدیم که تاریخچه پیدایش و شکل گیری مدیریت دانش چه بوده است. در ادامه نیز قصد داریم در مورد دلایل و علت هایی توضیح دهیم که باعث شدند تا این مفهوم شکل بگیرد و به وجود آید.

دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی

یکی از دلایل اصلی پیدایش مدیریت دانایی، دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی بوده است. در واقع قبلا سرمایه های سازمان ها، سرمایه هایی قابل لمس و مالی بوده اند. این سرمایه ها شامل ماشین آلات، امکانات تولید، زمین و… می شدند. اما با پیشرفت دنیای صنعتی و مدرن این گونه سازمان به سمت سازمان هایی رفتند که دارایی های اصلی آن ها غیر قابل لمس بودند. در واقع این سرمایه های جدید با توانایی، خبرگی، دانش و نوآوری کارمندان گره خورده اند.

تخصصی تر شدن فعالیت ها

به مرور زمان و با پیشرفت جوامع، فعالیت ها و مشاغل در سازمان ها تخصصی تر شدند. همین موضوع باعث می شود تا اخراج یا انتقال کارمندان موجب به خطر انداختن دانش سازمانی و یا حرفه ای بودن سازمان شوند. همین موضوع باعث شد تا مدیریت دانایی به عنوان یک راهکار مناسب برای این مسئله مطرح گردد.

یکی از دلایل شکل گیری فرآیند مدیریت دانش، تخصصی تر شدن فعالیت ها بود.
*یکی از دلایل شکل گیری فرآیند مدیریت دانش، تخصصی تر شدن فعالیت ها بود*

افزایش فوق العاده زیاد حجم اطلاعات

 گسترش و توسعه سازمان ها باعث می شود تا حجم اطلاعات افزایش پیدا کند. ذخیره الکترونیکی این اطلاعات، دسترسی به آنها را راحت تر و آسان تر می نماید. دانش سازمانی سبب می شود تا این اطلاعات ارزش زیادی پیدا کنند.

این اطلاعات به تنهایی منجر به تصمیم گیری های مناسب نمی شود. بلکه تبدیل نمودن این اطلاعات به دانش است که به منابع انسانی و مدیران کمک می کند تا تصمیم گیری کنند و آنها را اجرا نمایند.

تغییر هرم سنی جمعیت

یکی از دلایل و عوامل اصلی برای به وجود آمدن سیستم فرآیند مدیریت دانش، ویژگی های جمعیت شناختی و تغییر هرم سنی آنها می باشد. اکثر مدیران متوجه شده اند که حجم بسیار بالایی از دانش های مهم سازمان آنها در آستانه بازنشستگی می باشد. اگر تصمیم و اقدام مناسبی برای این مورد صورت نمی پذیرفت، بخش بسیار زیادی از این خبرگی و دانش به راحتی از سازمان آنها خارج می شد. این موضوع به ضرر هر سازمانی تمام می شد. به همین خاطر سیستم مدیریت دانایی کمک می کرد تا این آگاهی و دانش به نسل بعدی و جدید کارمندان انتقال پیدا کند.

مدیریت دانش کمک می کند تا تغییر هرم سنی جمعیت در سازمان باعث ایجاد مشکل نگردد.
*مدیریت دانش کمک می کند تا تغییر هرم سنی جمعیت در سازمان باعث ایجاد مشکل نگردد*

منابع:

https://capacity.com/knowledge-management/history-of-knowledge-management/

https://www.researchgate.net/publication/263599802_Knowledge_Management_Where_Did_it_Come_From_and_Where_Will_It_Go

https://maxharp3r.github.io/


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *