مدل های مارکتینگ چیست؟

مدل های مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ علمی نیست که قدیمی یا تکراری شود. با بررسی تاریخچه  بازاریابی متوجه خواهید شد که این علم از گذشته های خیلی دور بوده است. اما تفاوت آن در امروز با گذشته این است که تعداد محصولات با برندهای مختلف فشار بازار رقابتی را افزایش داده است. در واقع همین فشار بازار رقابتی باعث شده شغل بازاریابی به معنای امروزی شکل بگیرد و گسترش هر روزه آن مدل های مختلفی از بازاریابی را مطرح می نماید. این مدل ها هر روز در حال تغییر و آپدیت شدن هستند، تا به این وسیله بتوانند به سازمان ها و فروشندگان برای عرضه محصولاتشان کمک نمایند.

در واقع مدل های بازاریابی ساختاری می باشند که به افکار بازاریاب نظم و ترتیب می دهند. به عبارت بهتر این مدل ها را باید به عنوان یک قالب در نظر بگیریم که وضعیت برند را بررسی می نماید، رقبا را تجزیه و تحلیل می کند و بر اساس همین تجزیه و تحلیل ها و بررسی ها یک برنامه استراتژیک برای کسب و کار تنظیم می نماید. اما هر سازمان برای موفقیت خود باید بین این مدل های بازاریابی، مدلی مناسب را انتخاب نماید.

مارکتینگ دارای مدل های مختلفی می باشد.

مارکتینگ دارای مدل های مختلفی می باشد.

انواع مدل های مارکتینگ

مدل های مارکتینگ انواع مختلف و زیادی دارند که بررسی و بیان کردن همه آنها در حوصله این مطلب نمی گنجد. به همین خاطر در اینجا به معروف ترین و پر کاربردترین مدل های بازاریابی خواهیم پرداخت.

  • آمیخته مارکتینگ: این مدل در سال ۱۹۶۰ توسط ادموند مک کارتی مطرح می شود. مدل آمیخته بازاریابی دارای چهار عامل است که با حرف اول P شروع می شود. به همین خاطر به مدل ۴P معروف می شود. اما بعد از گذشت چندین سال برای این مدل عوامل دیگری را نیز مطرح می کنند. در مطالب بعدی به صورت مفصل به این مدل خواهیم پرداخت.
  • پیشنهاد ویژه فروش: این مدل را با حروف اختصاری USP که مخفف Unique selling proposition است، می شناسند. این مدل بیشتر برای برندها کاربرد دارد. در واقع برندها با استفاده از این مدل مزیت های خود را به مشتری معرفی می کنند و سبب مطرح شدن آن برند میان همکاران و مشتریان خود می گردند. این مدل بازاریابی می تواند شامل قیمت پایین تر، کیفیت بالاتر، خلاقیت و نوآوری و تجربه مشتری بهتر شود.
یکی از مدل های مارکتینگ پیشنهاد ویژه فروش می باشد.

یکی از مدل های مارکتینگ پیشنهاد ویژه فروش می باشد.

  • ماتریس گروه مشاوره بوستون: این مدل نیز با حروف اختصاری BCG شناخته می شود. این حروف بیانگر Boston consulting group matrix است. در سال ۱۹۷۰ بروس دی هندرسون این ماتریس را برای گروه مشاوران بوستون طراحی می کند. به همین خاطر امروزه همه این مدل را با نام این گروه می شناسند. از این مدل به منظور ارزیابی عملکرد محصول استفاده می گردد و به سازمان کمک می کند تا بتوانند محصولات خود را راحت تر و بهتر آنالیز کنند.
  • نقشه جایگاه یابی برند: نقشه جایگاه یابی برند یا BPM مخفف Brand positioning map می باشد. این مدل جایگاه برند را در بازار در مقایسه با رقبا مشخص می نماید. به بیان بهتر این مدل تصویری است که کمک می کند دیدگاه مشتری نسبت به یک برند درک شود.
  • چرخه عمر مشتری: Customer lifetime value با کلمه اختصاری CLV نشان داده می شود. این مدل کل درآمد یک سازمان یا کسب و کار را از مشتری نشان می دهد. در واقع سازمان ها از این مدل استفاده می کنند تا مشتریانی که برای کسب و کار دارای ارزش هستند را شناسایی کنند.
  • ماتریس انسف یا Ansoff matrix: در سال ۱۹۷۵ ایگور انسف این مدل را مطرح کرد. ماتریس انسف دو بعد از محصول را به نمایش می گذارد و بازار را با چهار استراتژی نفوذ، توسعه محصول، توسعه بازار و تنوع سازی می شناسد. در واقع از این مدل برای برنامه ریزی استراتژیک استفاده می کنند.
  • نردبان وفاداری: این مدل نشان دهنده این است که مشتری چه مراحلی را باید بگذراند تا به یکی مشتری وفادار و پس از آن به یک حامی برند تبدیل گردد. این نردبان دارای پنج مرحله می باشد. مرحله اول بازدید کننده، مرحله دوم خریدار، مرحله سوم مشتری، مرحله چهارم حامی و مرحله پنجم طرفدار است.
  • مدل بازاریابی PESTEL: این مدل از مارکتینگ به منظور ارزیابی وضعیت سازمان با در نظر گرفتن تغییرات محیطی استفاده می شود. این مدل متشکل از شش حرف می باشد. Political, Economic, Social, Technological, Environmental, Legal.

چنانچه این شش مورد به خوبی در محیط سازمان به کار گرفته شود و فرصت ها و تهدید ها شناسایی گردند، سازمان با آگاهی دست به انجام یک پروژه می زند و احتمال شکست در آن را کاهش می دهد.

مدل مارکتینگ PESTEL شامل شش مورد می شود.

مدل مارکتینگ PESTEL شامل شش مورد می شود.

  • ۵ نیروی پورتر: در سال ۱۹۴۷ مایکل پورتر پنج نیروی رقابتی مطرح می کند که بعدها به ۵ نیروی رقابتی پورتر از آن یاد می کنند. این پنج نیرو به بررسی نیروهای رقابتی برند می پردازند که شامل شدت رقابت، تهدید جانشین ها، قدرت تامین کنندگان، موانع ورود به بازار و قدرت خریدار می باشد.
  • چرخه عمر محصول یا Product life cycle: این چرخه با علامت اختصاری PLC شناخته می شود. اولین بار در دهه پنجاه میلادی این چرخه عمر برای محصول مطرح می شود. این نمودار را برای مدیر یا توسعه محصولات استفاده می کنند و شامل چرخه عمر محصول از زمانی که طراحی اولیه آن کشیده می شود تا وقتی که محصول از رده خارج می گردد را به تصویر می کشد. این چرخه دارای چهار مرحله معرفی، رشد، بلوغ و افول می باشد.

بهترین مدل مارکتینگ

انتخاب مسیر بازاریابی کار راحتی نیست. همچنین نمی توان گفت کدام یک از مدل های بازاریابی بر دیگری برتری دارد. هر کدام از مدل های بازاریابی برای یک سازمان و یک نوع کسب و کار مفید و موثر هستند. تشخیص اینکه کدام یک از آنها برای یک سازمان مناسب است وابسته به شرایط و هویت آن سازمان و کسب و کارش می باشد. سازمان ها برای اینکه بهترین مدل را برای کسب و کار خود انتخاب کنند باید آگاهی و شناخت کافی نسبت به مشتریان هدف خود داشته باشند. همچنین بهتر است با تمامی مدل های بازاریابی آشنا شوند تا از میان آنها و وابسته به شناختی که از سازمان خود و مشتریان خود دارد مناسب ترین مدل را انتخاب نمایند.

بهترین مدل مارکتینگ برای هر سازمانی متفاوت می باشد.

بهترین مدل مارکتینگ برای هر سازمانی متفاوت می باشد.


منابع:

https://www.innovationglobalnetwork.com/pov/443/DEFINITION_OF_MARKETING_MODELS.html

https://scatter.co.in/marketing-model-marketing-campaign/

https://visionedgemarketing.com/four-marketing-models-every-marketer-should-master/