سبک های رهبری چیست؟

سبک های رهبری چیست؟

به روش هایی که یک رهبر از نفوذ خود برای کسب اهدافش استفاده می نماید، سبک های رهبری، می گویند. در واقع این نفوذ به روش های گوناگونی انجام می شود. اصولا رهبران باید از پیروان خود باهوش تر باشند. چرا که وظیفه رهبری، به تجربه و تحلیل مشکلات و مسائل پیچیده نیازمند است. رهبر علاوه بر هوش باید توانایی نفوذ در پیروان خود داشته باشد و آنها را به تبعیت از خود ترغیب کند. لازمه این موضوع داشتن بیان رسا می باشد. رشد اجتماعی و وسعت دید رهبران به ظرفیت فکری و احساسی شان کمک می کند، به صورتی که از نظر روحی، اجازه ندهند ناکامی ها آنها را از پای در آورند و از موفقیت های به دست آمده، مغرور نشوند. رهبران تمایل زیادی به موفقیت دارند. به همین خاطر بعد از دستیابی به یکی از هدف هایشان توقع آنها بالاتر می رود و به دنبال کسب هدف های بیشتری می روند.

سبک های رهبری، روش هایی است که یک رهبر برای متقاعد کردن پیروانش برای دنبال کردن او استفاده می کند.

سبک های رهبری، روش هایی است که یک رهبر برای متقاعد کردن پیروانش برای دنبال کردن او استفاده می کند.

نظریه های سبک رهبری

در کل دو نوع رفتار برای رهبران بیان شده است. یکی سبک آمرانه سنتی می باشد. دیگری سبک دموکراتیک است که روی روابط انسانی تاکید می نماید. استفاده از هر کدام از این سبک ها بر اساس مفروضات رهبر در مورد منشا قدرت خود و طبیعت انسان می باشد. رهبری که قدرت خود را نشات گرفته از مقامش می داند، و به نیروی انسانی اعتماد ندارد و آنها را ذاتا تنبل می پندارد، رفتاری آمرانه با کارمندان خود خواهد داشت. در حالی که اگر رهبر، قدرت خود را ناشی از پیروان خود بداند و کارمندان را افرادی خودجوش و مسئولیت پذیر بداند که می توانند به خوبی انگیزه پیدا کنند، سبک دموکراتیک را انتخاب خواهد کرد.

سبک دموکراتیک رهبری، مشارکت کارمندان را لازم دارد.

سبک دموکراتیک رهبری، مشارکت کارمندان را لازم دارد.

سبک های نوین رهبری

  • رهبری فرهمند: فرهمندی به فرایندی گفته می شود که در طول آن رهبر از طریق برانگیخته کردن عواطف، روی پیروان خود تاثیر می گذارد. به این صورت آنها را با خود همسو می نماید. در واقع رهبران فرهمند، کارمندان و پیروان خودشان را از راه احساسات مجبور به حرکت می کنند. این رهبران پر جذبه هستند و دیدگاهی افراطی از جهانی جدید ارائه می نمایند. به این وسیله کارمندان خود را از بحران ها عبور می دهند. پیروان این سبک رهبران، معتقدند که آنها استعداد درونی فوق العاده ای دارند. بنابراین بهشان اعتماد می نمایند. این گونه رهبران انتظارات زیادی از کارمندان خود دارند، اما این انتظارات کاملا واقع بینانه هستند. آنها به این منظور با رفتاری که از خود بروز می دهند، یک الگو و نمونه ایجاد می نمایند تا پیروانشان از آنها تقلید کنند.
  • رهبری تحول گرا: بر عکس سبک فرهمند که روی نقش فردی رهبران تاکید می نمایند، رهبری تحول گرا، روی فرایند ایجاد و تقویت تعهد و سرسپردگی کارمندان روی اهداف سازمان و تقویت آنها، تمرکز می کند. رهبران تحول گرا، به جذبه شخصیتی احتیاج دارند، اما این جذبه برایشان کافی نیست. یک رهبر تحول گرا لازم است به اهداف طولانی مدت توجه داشته باشد. پیروان خود را به دنبال کردن یک بینش شخصی تشویق می نماید و جای اینکه به سیستم موجود در سازمان رضایت دهد، به دنبال تغییر و دگرگونی این سیستم می باشد. همچنین به پیروان کمک می نماید تا مسئولیت های بیشتری برای پیشرفت خود قبول نمایند.
رهبری به سبک تحول گرا، به دنبال ایجاد سرسپردگی در کارمندان است.

رهبری به سبک تحول گرا، به دنبال ایجاد سرسپردگی در کارمندان است.

  • رهبران انتخابی و انتصابی: اصولا رهبران انتصابی، به وسیله یک منبع خارجی مانند مدیران ارشد به تیم های سازمان تحمیل می شوند. این رهبران عموما اجازه دارند فعالیت های زیردستان خود را در اختیار بگیرند. اگر زیردستان وظایف خود را به درستی انجام ندهند، یا به خط مشی های سازمان وفادار نباشند، رهبران انتصابی می توانند آنها را به شدت تنبیه کنند.

اما رهبران انتخابی، توسط اعضای تیم انتخاب می گردند. این رهبران با اعضای تیم خود روابط و مشارکت بیشتری دارند.

  • رهبران آزادمنش و رهبران مستبد: کاملا بدیهی است که ویژگی های رهبران آزادمنش، کاملا بر خلاف ویژگی های رهبران مستبد است. در سبک رهبری آزادمنش، نظرات و آراء تیم مورد توجه قرار می گیرد. احتمالا تصمیم گیری نهایی با مدیر گروه است، اما نظرات تمام افراد گروه شنیده و به آنها احترام گذاشته می شود و دسته بندی می گردد، تا بهترین تصمیم گرفته شود. اگر مدیر یا رهبر سازمان به خوبی از عهده اجرای چنین سبکی برآید و در کنار آن دارای اقتدار و قدرت مدیریت باشد، برنامه های خوبی را اجرا خواهد کرد.

سبک مستبد، در اکثر مواقع بر اساس نظرات مدیریت و تصمیمات وی اداره می شود، و کمتر از گروه آزادمنش برای خواسته های گروه اهمیت قائل می شود. ممکن است در این سبک از رهبری، مدیران به اهداف سازمان دستیابی پیدا کنند، اما کارمندان سازمان رضایت کمتری دارند.

  • سبک بوروکراتیک: رهبران بوروکراتیک مانند رهبران اقتدارگرا به کارمندان دستور می دهند چه کاری انجام دهند و آن را به چه روشی اجرا کنند. اما اساس تمامی دستورات آنها به صورت انحصاری، سیاست ها، روش ها و دستورالعمل های سازمان، می باشد. یک رهبر بوروکرات قوانین را مطلق می داند. یعنی دقیقا بر اساس شرح وظایفی که وجود دارد، عمل می نماید. او هیچ استثنایی در برابر اجرای قوانین قائل نمی شود و خود نیز دستورالعمل ها را کاملا اجرا می نماید. کار رهبران در این سبک بیشتر شباهت به کار قاضی دارد. به این صورت که هیچ استثنایی در مورد قوانین، حتی مسائل فنی قبول نمی نماید. این رهبران نیز مانند رهبران اقتدارگرا، به کارمندان خود یا آزادی نمی دهند، یا آزادی خیلی کمی در اختیار آنها قرار می دهند.
  • رهبری دیپلماتیک: رهبران دیپلماتیک کاملا مانند یک هنرپیشه عمل می کنند، و با استفاده از هنر خودشان دیگران را متقاعد می کنند تا کار مورد نظر آنها را انجام دهند. البته که این رهبران، قدرت های رهبران اقتدارگرا را در اختیار دارند، اما ترجیح می دهند تا حد امکان افراد را برای انجام وظایفشان متقاعد کنند یا به آنها انگیزه دهند. ناگفته نماند که این رهبران در صورت لزوم تغییر سبک می دهند و سبک استبدادی را انتخاب کنند.
  • سبک بی نظمی یا لجام گسیخته: این سبک کاملا متضاد سبک استبدادی عمل می کند. یعنی رهبر، تصمیم گیری را به زیردستان خود واگذار می کند. او تمام وظایف رهبری خود، را رها می کند و زیردستان در این سبک آزادی عمل کامل دارند. هر طور که دلشان می خواهد، تصمیم گیری می نمایند، و رهبر تنها نقش راهنما و هماهنگ کننده را بازی می کند.
رهبری، سبک های مختلفی دارد.

رهبری، سبک های مختلفی دارد.


منابع:

مدیریت عمومی، نوشته سید مهدی الوانی

مدیریت رفتار سازمانی، نوشته اصغر مشبکی

مبانی مدیریت رفتار سازمانی، نوشته علی رضائیان

رهبری راهبردی، نوشته جعفر ترک زاده