نقش رهبری درسازمان
نقش رهبری درسازمان
نقش رهبری درسازمان

رهبری به عنوان یک وظیفه شناخته می شود که در کل سطوح مدیریت دارای نقش پررنگی می باشد. افرادی که در سطوح بالای مدیریتی قرار گرفته اند باید ویژگی های یک رهبر خوب را کسب نمایند و به این وسیله با کارمندان خود در تعامل و همکاری باشند. حتی مدیران سطوح میانی هم نیز به منظور اجرای برنامه هایی که مدیران سطوح عالی تعیین می کنند، مانند یک رهبر عمل کنند.

مدیران سازمان با بهره گیری از خصوصیات یک رهبر تلاش می کنند تا میان اهداف سازمان و اهداف کارمندان ایجاد هماهنگی نمایند. همسو کردن تلاش گروه های سازمان باعث می شود تا سازمان به سمت دستیابی به اهدافش سوق داده شود. رهبران افراد تاثیرگذاری هستند که به کارمندان انگیزه می دهند تا همکاری لازم را در سازمان داشته باشند.

مدیری که واجد شرایط رهبری باشد، به عنوان نماینده سازمان شناخته می شود. به این صورت مسائل و مشکلات سازمان را در جلسات عمومی و کنفرانس ها منعکس می نماید. رهبر سازمان باید اهداف تشکیل سازمان را در مجامع عمومی توضیح دهد و به مثابه یک نگهبان و محافظ از تمامی منافع سازمانش دفاع کند.

کسانی که نقش رهبری سازمان را بر عهده گرفته اند، با وجود اینکه نقش یک مدیر را در سازمان ایفا می کنند، اما در انجام امور سازمان و دستیابی به اهداف آن احتیاج به کمک کارمندانشان دارند. رهبرانی که از سطح هوشی، شخصیتی و تجربه بالاتری برخوردار باشند، کارکنان آنها با اشتیاق بیشتر به کمک آنها می شتابند و نتایج موثرتری می گیرند.

رهبران در سازمان سه نقش را به طور همزمان بر عهده می گیرند. آنها مانند یک دوست برای کارمندان خود می مانند و در مقام یک دوست خواسته ها و احساسات و نظرات خودشان را با کارمندانشان در میان می گذارند. بعد به شکل یک فیلسوف در می آیند و با استفاده از هوش و تجربه خود در زمان کمک، راهکارها و رهنمودهای خوبی به کارمندان خود ارائه می دهند. در نهایت هم مانند یک راهنما و مشاور برنامه ها و سیاست های سازمان را برای گروه خود تشریح می کنند.

رهبران سازمان باید به خوبی به پیشنهادات کارمندان خود گوش فرا دهند و پیشنهادات موثر را در سازمان به کار گیرند. این کار علاوه بر اینکه باعث پویایی سازمان می شود، علاقه کارکنان برای انجام وظایفشان و حل مسائل سازمانی را افزایش می دهد.

((رهبری با استفاده از پیشنهادات کارمندان باعث پویایی سازمان می شود))

افراد برای اینکه تبدیل به رهبرانی خوبی شوند باید ابتدا خود را به خوبی بشناسند. بعد می توانند شناخت بهتری از افراد سازمان به دست بیاورند و از این موضوع در جهت رهبری افراد استفاده کنند.

خصوصیات رهبری در سازمان

در مورد خصوصیاتی که یک رهبر باید داشته باشد، اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. پژوهشگران این حوزه هر روزه بر این خصوصیات و ویژگی ها می افزایند. اما به طور کلی مهمترین خصوصیات و ویژگی های مشترکی که به آنها اشاره شده اند در زیر بیان می شوند.

یکی از ویژگی ها و خصوصیات مهم رهبران هوش آنها می باشد. به طور کلی خیلی از افراد معتقدند که رهبران باید نسبت به پیروان خود از هوش بیشتری برخوردار باشند. چون آنها باید از هوش خود در تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات پیچیده استفاده کنند.

اگر بخواهیم به یکی دیگر از خصوصیات مهم رهبران اشاره کنیم باید از رشد اجتماعی و آینده نگری آنها بگوییم. چرا که رهبر باید دارای ظرفیت فکری و انسانی بالایی باشد. تا به وسیله آن از موفقیت هایی که کسب می کند مغرور نگردد و از ناکامی های خود مغلوب نشود. علاوه بر آن باید برای خود و کارمندانش چشم انداز درستی را تعریف کند تا آینده نگری خوبی داشته باشد.

رهبری باید آینده نگری خوبی داشته باشد.
((رهبری باید آینده نگری خوبی داشته باشد))

از دیگر ویژگی های رهبری بیان رسا است. بیان رسا به رهبران کمک می کند تا بر پیروان خود نفوذ زیادی داشته باشند و آنها را به انجام کارهای مختلفی ترغیب نماید. در واقع بیان شیوا و رسا باعث می شود تا رهبران بتوانند به قلب های پیروان خود رسوخ کنند.

انگیزش درونی نیز یکی از خصوصیات مهم رهبری به حساب می آید. از آنجایی که رهبران در تمامی مواقع تلاش می کنند تا به اهداف بالاتری دست پیدا کنند، این افراد هیچ وقت دست از کار نمی کشند و برای هدفی والاتر تلاش می کنند. این انگیزش درونی رهبران کارمندان و پیروان را با انگیزه و مشتاق می کند.

فروتنی یکی از ویژگی های والای رهبری است. فروتنی و ایجاد محیطی دوستانه و برقراری تعاملات خوب با کارمندان یک سازمان سبب محبوبیت بیشتر رهبران می گردد. به این ترتیب کارمندان با تمام وجود خود در انجام وظایف خود و جلب رضایت رهبر خود تلاش می کنند.

رعایت نکات مهم در رهبری گروه های سازمانی

رهبران برای اینکه بتوانند در موقعیت های مختلف تصمیم های صحیح و خوبی بگیرند و تعامل خوبی با افراد داشته باشند، باید نکاتی را رعایت کنند.

رهبران سازمان انتظاراتی از کارمندان دارند، که اول از همه خود باید آن انتظارات را بر آورده کنند تا برای اعضای تیمشان الگوی مناسبی باشند. یعنی رهبران ابتدا خود آینه و نمود تغییراتی باشند که از کارمندان سازمان انتظار دارند. این کار باعث می شود تا اعضای تیم به رهبران خود اعتماد کنند.

رهبری به پیشرفت و صعود افراد سازمان کمک می کند.
((رهبری به پیشرفت و صعود افراد سازمان کمک می کند))

نکته بعدی این است که ساختار سازمانی از بالا به پایین خیلی وقت است که در سازمان ها جایی ندارد. رهبران باید توجه داشته باشند که به جای دستور دادن و دید از بالا به پایین، سازمان را از پایین رهبری نمایند. آنها با حمایت و راهنمایی کارمندان از پایین کمک می کنند تا کل تیم با هم پیشرفت و صعود کنند.

نکته مهم دیگری که رهبران باید در نظر بگیرند انسانیت است. آنها هیچ گاه نباید انسانیت خود را فراموش کنند. به این ترتیب آنها اعضای تیم خود را به چشم یک کارمند ساده نمی بینند و با آنها طوری برخورد می کنند که شایسته یک انسان است. رهبران باهوش می دانند که آینده یک سازمان و یا یک کسب کار وابسته به منابع انسانی است. موفقیت به تنهایی به دست نمی آید. از همین رو آنها را در مرکز سازمان قرار می دهند و اهمیت بسیار زیادی برای منابع انسانی قائل می شوند.

کارمندان و اعضای یک شرکت نیازمند رهبرانی هستند که با تمامیت وجودی خود وارد عرصه می شوند. رهبرانی که به جای اینکه اولین اولویت آنها منافع و سود سازمان باشد، افراد سازمان را در اولویت خود قرار دهند.

سازمان به رهبری احتیاج دارد که با تمامیت وجود خود پا به عرصه بگذارد.
((سازمان به رهبری احتیاج دارد که با تمامیت وجود خود پا به عرصه بگذارد))

منابع:

تئوری های جدید رهبری، نوشته علی محمد مصدق

مبحث ویژه در سبک رهبری مدیران نوشته مرادی

https://hbr.org/2016/03/the-most-important-leadership-competencies-according-to-leaders-around-the-world


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *