به کسانی مدیر دیجیتال مارکتینگ می گویند که با در نظر گرفتن هدف و بودجه سازمان به منظور آگاهی برند و جذب مشتری از تمامی کانال های مربوط به بازاریابی دیجیتال استفاده می نمایند. امکان دارد یک بازاریاب دیجیتال در یک کسب و کار کوچک تمام مسئولیت های مربوط به دیجیتال مارکتینگ را عهده دار شود. ولی در سازمان هایی که بزرگ تر هستند، پس از گذشت چند وقت برای هر یک از کانال ها و استراتژی های بازاریابی متخصصین حرفه ای انتخاب می شوند.

بودجه ای که سازمان به بازاریابی دیجیتال اختصاص می دهد به استراتژی بازاریابی آن بستگی دارد. مثلا اگر استراتژی یک سازمان بازاریابی دیجیتال به صورت آفلاین باشد، امکان دارد هزینه های بسیار بالایی در بر داشته باشد. ولی روش های بازاریابی آنلاین خیلی کم هزینه تر می باشند. چنانچه سازمان ها از شبکه های اجتماعی و بازاریابی محتوا یا همان سئو استفاده کنند، هم هزینه های آنها کاهش پیدا می کند و هم بازخورد بهتری می گیرند. استفاده از کانال های تبلیغات همسان یا کلیکی نیز بازدهی خوبی دارد و سازمان ها می توانند ضمن مدیریت هزینه های خود، آمار دقیقی نیز از نتایج کمپین خود به دست آوردند.

دیجیتال مارکتینگ به صورت آفلاین

فعالیت های بازاریابی سنتی که با استفاده از ابزارهای دیجیتال انجام می شود را دیجیتال مارکتینگ آفلاین می گویند.

این نوع از دیجیتال مارکتینگ به چند دسته تقسیم می شود که عبارتند از:

• بازاریابی محیطی ارتقا یافته: گاهی اوقات ممکن است بعضی از فعالیت ها و روش های بازاریابی سنتی با ابزارهای دیجیتال همراه گردند و دارای اثربخشی بیشتری شوند. برای مثال شما می توانید بیلبوردهایی را که در سطح شهر پراکنده هستند در نظر بگیرید. بازاریابی دیجیتال این بیلبوردها را به بیلبوردهای الکترونیکی تبدیل می نماید.
• رادیو مارکتینگ: در خیلی از کشورهای جهان رادیو هنوز به عنوان یک کانال و رسانه برای بازاریابی دیجیتال محسوب می شود. به کارگیری رادیو به منظور مخابره نمودن یک آگهی تبلیغاتی میان برنامه یا حتی به صورت اسپانسر شدن یک برنامه خود به نوعی بازاریابی دیجیتال می باشد.

• بازاریابی تلویزیونی: این سبک از بازاریابی در دنیای دیجیتال به شدت مرسوم و رایج بوده و هست. سال های متمادی است که تلویزیون مخاطبین زیادی میان عموم مردم دارد. به همین خاطر کسب و کارها ترغیب می شوند تا از این کانال برای تبلیغات محصولات خود استفاده نمایند. البته که بازاریابی تلویزیونی هزینه های سنگینی دارد. به همین خاطر شرکت های نوپا و کوچک توان پرداخت این تبلیغات را ندارند.
• بازاریابی تلفنی: در واقع خیلی وقت است که بازاریابی تلفنی با مفاهیمی همچون تماس های سرد شناخته می شود. با وجود اینکه این نوع از بازاریابی در تمام جهان و حتی کشور خودمان به وفور انجام می شود، اما بازدهی خیلی خوبی ندارد. چون اکثرا با افرادی تماس گرفته می شود که با کسب و کار مورد نظر هیچ سر و کاری نداشته اند. در دوره ای هم بازاریابی پیامکی رواج پیدا می کند. اما در حال حاضر بازاریابی تلفنی به طور کلی به نوعی مزاحمت برای افراد تبدیل گشته است و بیشتر از اینکه در ذهن گیرنده پیام، اثر مثبت ایجاد کند، آثار منفی به جا می گذارد.

معایب دیجیتال مارکتینگ آفلاین

یکی از معایبی که این نوع از بازاریابی دارد این است که ارسال پیام سفارشی به بخش خاصی از مشتریان کار بسیار سختی می باشد. برای مثال شما در بازاریابی تلویزیونی پیام تبلیغاتی خود را به هر کس که پای تلویزیون نشسته باشد، رسانده اید. اما هیچ وقت نمی توانید یک پیام منحصر به فرد را برای یک فرد مشخص بفرستید.

از دیگر نکات منفی بازاریابی به صورت آفلاین این است که ارزیابی و سنجش بازدهی آن بسیار مشکل می باشد. برای مثال زمانی را در نظر بگیرید که به صورت همزمان در چند جا از جمله رادیو، تلویزیون و بیلبوردهای شهر تبلیغ نموده اید. شما نمی توانید تخمین بزنید که چند نفر از تبلیغات شما بازدید کرده اند. چند نفر از آنها به وسیله این تبلیغات مشتری شما شده اند. به صورت جداگانه چند نفر از طریق بیلبوردها و چه تعداد به وسیله رادیو از شما خرید نموده اند.

چارچوب کلی دیجیتال مارکتینگ

در زمینه کانال ها و اهداف بازاریابی دیجیتال یک چارچوب رواج دارد که به آن RACE می گویند. این کلمه مخفف Reach-Act-Convert-Engage  می باشد. در هر کدام از این مراحلی که نام برده شده، بازاریابی به روش های متفاوتی انجام خواهد شد.

در قسمت Reach هدف بازاریابی آشنایی اولیه مشتریان با محصولات و خدمات سازمان و در نتیجه جذب آنها می باشد. در این مرحله هم می توان از بازاریابی های آفلاین استفاده نمود و هم از بازاریابی های آنلاین.

در مرحله Act هدف بازاریابی این است که مشتری خرید اول خود را انجام دهد. در واقع این مرحله، مرحله فعال سازی است. استفاده از شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی مجدد، صفحات فرود و تبلیغاتی از این دست مفید خواهد بود.

مرحله بعدی، مرحله Convert است. در اینجا هدف از بازاریابی تبدیل مشتری به خریداری پر تکرار می باشد. فروش پر تکرار برای هر سازمانی میزان مختلفی از فروش به حساب می آید. در این بخش می توان از ایمیل مارکتینگ، CRO، UGC، ری تارگتینگ و غیره استفاده نمود.

بخش بعدی و مرحله آخر به Engage مربوط می شود. در این بخش هدف اصلی سازمان ها از بازاریابی این است که مشتری خود را به یک مشتری همیشگی و وفادار تبدیل کنند. همچنین اگر یک مشتری تکرار خریدهایش کاهش یافته یا مدتی خرید نکرده را مجددا نسبت به سازمان وفادار سازند. تاکتیک هایی که در این مرحله استفاده می شود عبارتند از برنامه ها وفادارسازی، شخصی سازی های اتوماتیک و سیستم های CRM.

تغییرات دیجیتال مارکتینگ آفلاین

با به وجود آمدن دیجیتال مارکتینگ آنلاین، نحوه استفاده از بازاریابی آفلاین تغییرات بسیار زیادی داشته است. امروزه این نوع از بازاریابی مانند گذشته مورد استقبال واقع نمی شود. در واقع این سبک از بازاریابی با رسانه های آنلاین در رقابت می باشند و در مواقعی هم مکمل آنها به حساب می آیند.

گسترش رسانه ها و اینترنت، همچنین پیشرفت دستگاه های دیجیتالی سلیقه و علایق مخاطبان را تغییر داده است. از همین رو استراتژی های بازاریابی آفلاین هم به مراتب تغییر پیدا کرده است. به این صورت که بازاریابی آفلاین به نوعی معرف بازاریابی آنلاین یک کسب و کار می باشد. این تلفیق دیجیتال مارکتینگ آفلاین و آنلاین موجب دستیابی به نتایج جالبی شده است و سود به دست آمده از تبلیغات را چندین برابر افزایش داده است.

---

منابع:

https://www.inkit.com/blog/offline-and-online-marketing-channels-for-integrated-customer-journey

https://www.marketingevolution.com/knowledge-center/the-role-of-offline-media-in-the-future-of-marketing

https://bankingly.com/how-to-combine-offline-and-online-marketing-strategies/

---