صاحبنظران علم مدیریت مدل های مختلفی را به منظور ارزیابی و مدیریت عملکرد مطرح نموده اند. این مدل ها علاوه بر اینکه باعث دستیابی به دستاوردهای مفید می شوند، پاسخگوی شرایط فعلی و تا حدی نیز پاسخگوی شرایط آینده سازمان ها هستند. به همین خاطر مدل هایی موفق تر هستند که قادر باشند عمده خواسته ها و نیازهای افرادی را که بقای سازمان برایشان مهم است را تامین نماید. یکی از نیازهای اساسی سازمان دستیابی به تعالی است.
این مدل که به مدل تعالی معروف می باشد، بر اساس ۸ مفهوم بنیادین تشکیل شده است. این مفاهیم کمک می کنند تا مدیران درک درستی از چارچوب این مدل و چگونگی ارتباط این مدل با عملکرد بخش های مختلف سازمان به دست آورند.
دستیابی به نتایج متوازن در مدیریت عملکرد
نخستین مفهومی که در این مدل مطرح می شود، دستیابی به نتایج متوازن است. سازمان های متعالی به وسیله برنامه ریزی های درست سعی می کنند تا مجموعه متوازنی از نتایج مورد نظر خود را به دست آورند. این نتایج به دست آمده کمک می کنند تا نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت ذی نفعان سازمانی بر آورده گردد. همچنین به تامین اهداف خود سازمان نیز کمک می نماید و آن را به سمت چشم انداز تعیین شده سوق می دهد.
ارزش افزایی برای مشتریان در مدیریت عملکرد
مفهوم بعدی که در این مدل مورد بررسی قرار می گیرد، ارزش افزایی برای مشتریان می باشد. در واقع سازمان هایی که مدل تعالی را الگوی خود قرار داده اند، علت اصلی وجودی خود را، مشتریان خود می دانند. به همین خاطر سعی دارند تا نیازها و انتظارات مشتریان را پیش بینی و درک نمایند و بر اساس آن در محصولات و خدمات خود نوآوری ایجاد کنند.
به همین منظور سازمان ها سعی در شناخت بیشتر مشتریان خود دارند تا بتوانند آنها را حفظ کنند.
رهبری دوراندیش و الهام بخش در مدیریت عملکرد
این موضوع سومین مفهومی است که در این مدل مطرح می شود. به این معنی که سازمان های متعالی دارای رهبرانی هستند که از آینده یک تصویر مناسب ارائه می دهند و سپس آن تصویر را محقق می نمایند. این گونه رهبران به مثابه یک الگو در سازمان عمل می کنند و در ایجاد ارزش ها و اخلاق های سازمانی نقش مهمی را ایفا می کنند.
رهبران این مدل از سازمان برای دستیابی به این تصویر روش های خاصی را مشخص می کنند و در مورد آنها با دیگر اعضای سازمان مشورت می کنند. به این صورت کارمندان سازمان احساس مشارکت و سهیم بودن در سازمان را پیدا می کنند و تمام تلاش خود را برای دستیابی به این تصاویر به کار می بندند.
چنین رهبرانی سبب ترویج فرهنگی می شوند که حامی خلق و گسترش ایده های نوآورانه و خلاق برای توسعه سازمانی است. همین موضوع، سبب شهرت پیدا کردن سازمان و تقویت آن می گردد.
مدیریت عملکرد توسط فرآیندها
این مفهوم به عنوان مفهوم چهارم مدل تعالی به وسیله فرایندهایی دارای ساختار و همسو با استراتژی های سازمانی سبب می شود تا مدیریت سازمان به نتایجی پایدار و متوازن دست پیدا کند. در واقع برای اینکه بتوان این مفهوم را تحقق بخشید باید یک چارچوب مناسب از فرآیندهای کلیدی منسجم، ساختار یافته و همسو به وجود آورد. مدیران نیز باید این چارچوب را به گونه ای مدیریت کنند که سبب ایجاد ارزش واقعی برای ذینفعان گردد. به این ترتیب یک توازن مناسب میان کارایی و اثربخشی برقرار می گردد.
موفقیت به وسیله کارمندان سازمان در مدیریت عملکرد
یکی از مفاهیم مهم مدل تعالی، این مفهوم می باشد. سازمان های متعالی کارمندان خود را ارزشمند می دانند و آنها را ارج می نهند. فرهنگ این سازمان ها در صدد ترویج توانمندسازی اعضای سازمان می باشد تا به این صورت بتواند یک سیستم متوازن برای دستیابی به اهداف سازمان به وجود آورد.
سازمان های متعالی به منظور دستیابی به این مفهوم شایستگی های و مهارت های افراد را که متناسب با هر یک از اهداف سازمانی است را درک می نمایند. به همین خاطر تلاش می کنند تا در سازمان فرهنگی را ترویج دهند که در آن استعدادها و مهارت های افراد مورد توجه قرار گیرد و خلاقیت ها اجازه بروز پیدا کنند.
پرورش خلاقیت و نوآوری در مدیریت عملکرد
مفهوم ششم مدل تعالی مدیریت عملکرد، پرورش خلاقیت و نوآوری می باشد. به این صورت که سازمان هایی که این مدل را الگوی خود قرار داده اند، به وسیله خلاقیت و نوآوری نظام مند و مستمر، باعث ایجاد سطوح عملکرد فزاینده در سازمان گردند. به همین منظور این سازمان های شبکه هایی را ایجاد می کنند تا فرصت های بروز خلاقیت را طبق علائمی که از محیط درونی و بیرونی دریافت می کنند، فراهم نمایند. به همین منظور این شبکه ها اهداف خرد و کلان کاملا واضحی را برای خلاقیت و نوآوری مشخص می نمایند.
سازمان های متعالی از این خلاقیت ها و نوآوری برای تقویت کردن تصویر سازمان، شهرت آن و جذب بیشتر شرکا، استعدادهای جدید و مشتریان استفاده می نمایند.
ایجاد شراکت در مدیریت عملکرد
سازمان های متعالی برای اینکه مطمئن شوند که با انواع شرکای خود موفقیتی دو جانبه کسب می کنند، در صدد ایجاد و حفظ روابطی هستند که بر پایه اعتماد میان طرفین شکل می گیرد. شرکای این سازمان های می توانند جامعه، مشتریان، نهادهای آموزشی، تامین کنندگان و یا سازمان های غیر دولتی باشند.
برای اینکه سازمان های متعالی به این مفهوم دست پیدا کنند، باید بدانند و به این باور برسند که در دنیای امروزی که مطالبات فزاینده بر همه جامعه حاکم است، موفقیت حاصل نمی شود، مگر به وسیله شراکت های اثربخش.
چنین سازمان هایی به خوبی اهداف خود را می شناسند و می دانند که برای دستیابی به آنها باید به دنبال چه نوع شرکایی باشند. در واقع شرکایی برای این سازمان ها مناسب هستند که بتوانند برای ذینفعان خلق ارزش نمایند.
مسئولیت پذیری برای آینده در مدیریت عملکرد
آخرین مفهوم مطرح در مدل تعالی، مسئولیت پذیری برای آینده می باشد. به این معنی که سازمان های متعالی یک الگوی ذهنی خلق کرده اند، که این الگو بر پایه ارزش های مشخص، اخلاق و بالاترین استانداردها برای سازمان بنیان گذاشته شده است. این الگوها به سازمان کمک می کنند تا در جهت پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تلاش نمایند.
برای تحقق این مفهوم یک هدف بنیادین تعریف می گردد. این هدف بر مبنای اخلاقیات، ارزش ها و چشم انداز سازمان تعیین می شود و به این صورت آینده سازمان را تضمین می نماید.
منابع:
تئوری های سازمان، نوشته رابینز، استیفن پی
https://www.researchgate.net/publication/51954621_Three-level_quality_assessment_of_a_dental_hospital_using_EFQM#pf7