در بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۵۰ محققان مکتب سیستمی مدیریت را به عنوان روشی نوین برای مدیریت سازمان ها مطرح کردند. این مکتب اشتباهات تئوری های قبلی را برطرف کرده بود و سازمان را کلیتی نظام یافته می دانست. برعکس مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک مدیریت که فقط بر بخش هایی از سازمان تاکید داشتند، این مکتب برای تمامی اجزای سازمان اهمیت قائل بود.
پژوهشگران با گذشت زمان متوجه شدند تئوری های کلاسیک مدیریت ناکارآمد هستند و برای پیشرفت مدیریت تئوری های نئوکلاسیک مدیریت را مطرح کردند. این تئوری ها، بر منابع انسانی در سازمان تاکید زیادی داشتند و دیگر آنها را به مثابه ماشین آلات نمی دیدند. تاکید آنها بر منابع انسانی طوری بود که با بیان تئوری های خود جنبشی در روابط انسانی ایجاد کردند.
شناخت تئوری های کلاسیک مدیریت، باعث می شود تا شما با روند شکل گیری مدیریت کنونی آشنا شوید و بتوانید با استفاده از این دانسته ها تصمیمات بهتری برای سازمان اتخاذ کنید. این تئوری ها توسط افراد مختلفی مطرح و دسته بندی شده اند. بعضی از آنها هنوز هم مبنای تدریس های دانشگاهی قرار می گیرند.
مدیران نقش مهمی در اداره کردن منابع سازمانی اعم از مادی و انسانی دارند. آنها نقش های مختلفی در سازمان به عهده دارند و همچنین موظف هستند تا از اصول اخلاقی که خود برای سازمان تنظیم می کنند، پیروی کنند. مدیر به عنوان یک رهبر، الگوی کارمندان خود خواهد بود. برای همین لازم است که ابتدا خود به اصول و سیاست هایی که برای سازمان تدوین می کند پایبند باشد.
از زمانهای گذشته تا به حالا، هر زمان که گروهی برای رسیدن به هدفی مشترک در کنار هم فعالیت می کردند به مدیریت و رهبری احتیاج داشتند. در واقع شاید بهتر باشد مدیریت را یک هنر به حساب آوریم. هنر به کارگیری منابع مختلف برای دستیابی به اهداف مشترک، تعریف ساده ای برای این مفهوم است.
استراتژی بازاریابی تنظیم می شود تا کالاها، محصولات و خدمات یک سازمان یا شرکت را به روش های گوناگون معرفی و تبلیغ کند. رقابت بین سازمانها امروزه بر محور چگونگی این تبلیغات قرار دارد. هر چه معرفی و تبلیغات آنها کیفیت بهتری داشته باشد و هوشمندانه تر عمل کند، میزان فروش و سطح سازمان بالاتر می رود.
انواع استراتژی کسب و کار، هر کدام در سازمان ها دارای اهمیت زیادی هستند و کارایی مخصوص به خود را دارند. این استراتژی برای بهبود موقعیت رقابتی محصولات و خدمات شرکت است و روش هایی به شرکت ها ارائه می دهد تا از طریق آنها، شرکت درک کند چگونه با یک صنعت خاص رقابت کند.
سازمان ها بسته به اندازه، عملکرد، و موقعیت ها و شرایطی که دارند برای اتخاذ تصمیمات و تعیین خط مشی های خود از بین انواع استراتژی، آن را انتخاب می کنند که مناسب با شرایط حال و آینده آنها باشد. این استراتژی ها به آنها کمک می کند تا اهداف سازمان را پیش ببرند و یا در برهه ای از زمان آنها را نجات دهند.
در بازار رقابتی امروزه، مدیریت استراتژیک، می تواند مسیری برای پیشرفت و منحصر به فرد بودن یک سازمان در میان رقبای خود باشد. مدیریت استراتژیک، یک روند دائمی و عضوی همیشگی برای یک سازمان است. چرا که شما می توانید با ارزیابی همیشگی آن، اشتباهات و خطاهای سازمان را شناسایی کنید و از آنها جلوگیری نمایید.
استراتژی، مفهومی نیست که تازه به وجود آمده باشد. این لغت ریشه در اساطیر دارد، اما به مرور زمان مفهوم آن تغییر می کند و گسترده تر می شود. امروزه این لغت هم در مسائل نظامی کاربرد دارد، هم در سازمان ها و مسائل مدیریتی. هر دو این رشته ها، یک هنر محسوب می شوند و استراتژی دستیابی به موفقیت در هر دو این رشته ها را هموار می کند.
آشنایی با تئوری های کلاسیک مدیریت
انواع مدیران از لحاظ فعالیت های سازمانی
تعریف و تاریخچه مدیریت
استراتژی بازاریابی چیست؟