محیط سازمان بر روی افکار، احساسات و اعمال اعضای آن موثر است. در مقابل نیز این افکار، احساسات و اعمال بر روی خود سازمان اثر می گذارند. مدیریت رفتار سازمانی نیز عوامل حاکم بر روی این تعامل را مورد تحقیق قرار می دهد. به این ترتیب سعی می کند تا رفتارهایی را که به اثربخشی و بقای سازمان کمک می کنند را شناسایی نماید و آنها را تقویت کند.
در واقع اصلی ترین هدف مدیریت رفتار سازمانی این است که در یک سازمان درک تعامل انسانی به وجود آورد و محرکی را که سبب ایجاد فعالیت در افراد می شود، پیدا کند. در نتیجه تاثیر این عوامل سبب دستیابی بهتر سازمان به اهداف تجاری اش می گردد. اما در ادامه به بررسی اهداف کلی مدیریت رفتار سازمانی خواهیم پرداخت.
درک مدیریت رفتار سازمانی سبب تاثیرگذاری بر روی عواملی می گردد که رضایت شغلی را تقویت می نمایند و یا آن را به طور کامل مختل می کنند. عواملی همچون مجازات ها، پاداش های سازمانی و یا ویژگی های گروه کاری، سبب به وجود آمدن رضایت و عدم رضایت شغلی می شوند. رضایت شغلی یک عامل مهم برای جذب بیشتر استعدادهای برتر، افزایش بهره وری و در نتیجه بهبود گردش مالی می باشد.
دومین هدف مدیریت رفتارهای سازمانی، پیدا نمودن افراد مناسب برای ایفای نقش در سازمان ها می باشد. در واقع مدیریت رفتار سازمانی با پیدا کردن ترکیب مناسبی از استعدادها، بهترین نیرو را به سمت سازمان جذب می نماید.
هر چقدر سازمان ها بزرگتر شوند، حفظ حس اهداف مشترک و همسو نمودن اعضای سازمان کار سخت تری می شود. مدیریت رفتار سازمانی کمک می کند تا فرهنگ سازمانی تقویت پیدا کند و به این ترتیب ساختارهای رهبری مفیدتری تشکیل شود و طراحی کانال های ارتباطی راحت تر شود. تحول سریع و پیشرفته محیط های تجاری، این فشار را بر سازمان ها تحمیل می نماید تا برای دریافت بهترین جایگاه تلاش کنند.
مطالعات مدیریت رفتارهای سازمانی به مدیران کمک می نماید تا کارمندان خود و روش های اجرای وظایف آنها را بهتر درک کنند. از همین طریق نیز رفتار آینده کارمندان را پیش بینی می کنند.
یکی دیگر از اهداف این نوع مدیریت، رهبری و حل اختلاف می باشد. تقویت مدیریت رفتار سازمانی مناسب و درست باعث می شود تا رهبری سازمان تقویت گردد و مدیران توانایی حل مسئله به شکل خلاق را پیدا کنند.
بر اساس اصول مدیریت رفتار سازمانی، کارهای گروهی در یک سازمان به شیوه ای انجام می گردد که حتی ضعیف ترین کارمندان نیز فرصت پیدا کنند به کمک همکارانشان پیشرفت نمایند. چرا که طبق این اصول اعضای گروه باید به صورت هماهنگ با یکدیگر کار کنند و برای همکاری با هم تلاش نمایند. به این صورت تمامی اعضای گروه برای دستیابی به بهترین نتیجه تلاش می کنند.
بهره وری بالاتر نیز یکی از اهداف مدیریت رفتار سازمانی می باشد. در واقع بهره وری بالاتر را می توان غایی ترین هدف هر سازمانی دانست. اصول مدیریت رفتارهای سازمانی کمک می کند تا در تمامی اعضای سازمان ایجاد انگیزه شود. تا به این صورت تمامی اعضا به بهترین نحو ممکن وظایف خود را انجام دهند. در نتیجه، بهره وری سازمان افزایش پیدا می کند.
دلایل نیاز مدیران به دانش رفتار سازمانی
هر کدام از مدیران و رهبران سازمان ها اهداف مهم و متفاوتی دارند. به همین خاطر هم هر مدیری برای اداره صحیح سازمان و مجموعه کاری خود باید مهارت های سازمانی خاصی را کسب نماید. این مهارت ها در سایه آگاهی و شناختی درست از رفتار سازمانی به دست می آیند.
اولین مهارتی که هر مدیر سازمان باید داشته باشد، مدیریت زمان است. این مهارت یکی از مهارت هایی است که از دانش رفتار سازمانی حاصل می شود. این مهارت به مدیران سازمان ها کمک می نماید تا اهداف گروه های داخل سازمان را تعیین نمایند. سپس با تعیین نمودن یک مسیر مناسب، زمان مشخصی را برای تحقق این اهداف انتخاب کنند و بر اساس آن، مجموعه خود را مدیریت نمایند. یک مدیر باید از تحقق اهداف سازمان مطابق با استانداردهای کسب و کار اطمینان حاصل نماید.
دومین مهارت، توسعه حرفه ای است. مدیران سازمان ها باید بین خود و کارمندان سازمان خط رفتاری مشخصی را برقرار کنند که بر اساس اصول احترام و رعایت ادب بنیان گذاری می شود. این مهارت نیز از تاثیرات دانش رفتار سازمانی می باشد. بر اساس این اصول، تمامی قواعد سازمانی برای تمامی اعضا یکسان می باشد. رعایت نمودن این اصل سبب می گردد تا مدیران و رهبران سازمان ها بتوانند رفتاری صحیح و حرفه ای از خود بروز دهند.
سومین و آخرین مهارت مورد نظر، ارتباط کارمندان با مدیران اجرایی می باشد. مدیران سازمان ها باید به شکل مرتب و منظمی با کارمندان و زیردستان خود در ارتباط باشند. به این صورت قادر هستند تا از مسائل و مشکلات این افراد که پیرامون کسب و کار رخ می دهد، آگاه شوند. سپس می توانند این مسائل را حل و فصل نمایند. مدیران از طریق این ارتباط از میزان کیفیت و پیشروی کارها مطلع می شوند. در صورتی که هر گونه مشکلی در روند انجام کارها مشاهده کنند، می توانند اقدامات لازم را انجام دهند و تغییرات مقتضی را به کارمندان سازمان اعلام نمایند. علاوه بر آن، این ارتباط کمک می کند تا سازمان ها بتوانند موقعیت و سهم خود در کسب و کار را ارتقا بخشند و شرایط سازمان را بهبود دهند و در نهایت آن را تثبیت کنند.
تاثیرات فرهنگ سازمانی بر روی رفتار سازمانی
به مجموعه ای از باورها، ارزش ها و روش های فکری مشترک در میان اعضای سازمان ها، فرهنگ سازمانی می گویند. اعضای جدید نیز فرهنگ سازمانی را به عنوان روش صحیح اجرای وظایف و روش فکری صحیح آموزش می بینند و بر اساس آنها رفتار می کنند.
در واقع یکی از ابعاد رفتار سازمانی همان فرهنگ سازمانی می باشد. به طوری که می توان فرهنگ سازمانی را موثرترین عامل بر روی رفتارهای سازمانی دانست. این فرهنگ سازمانی گروه ها و اعضای سازمانی را راهنمایی می کند تا در سازمان چه رفتاری از خود بروز دهند.
فرهنگ سازمانی، نشات گرفته از رفتار مدیران و رهبران سازمانی است. برای مثال مدیری را در نظر بگیرید که دائما در حال فرافکنی در سازمان است. پس از مدتی فرافکنی به بخشی از فرهنگ آن سازمان تبدیل می گردد.
منابع:
https://www.iedunote.com/organizational-behavior
https://open.umn.edu/opentextbooks/textbooks/30
مدیر سایت موج ها
مشاور صنعت
مربی برنامه ریزی سازمانی
مربی برنامه ریزی توسه فردی
——————————————————-
در پروژه رایگان 111 عضو شوید. (کلیک کنید)
——————————————————-
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.