انواع استراتژی در سطح کسب و کار

انواع استراتژی در سطح کسب و کار

قبل از این که به معرفی انواع استراتژی، در سطح کسب و کار بپردازیم، باید با واحدهای استراتژیک کسب و کار آشنا شویم. این واحدها بخشی از یک سازمان یا شرکت هستند که بازار خارجی متفاوتی با دیگر واحدها  برای محصولات و خدمات دارند. استراتژی در سطح کسب و کار برای هر واحد استراتژیک متفاوت است. برای همین لازم است تا این واحدها پیش از تدوین استراتژی شناسایی شوند.

استراتژی در سطح کسب و کار، بر روی بهبود موقعیت رقابتی محصولات اعم از کالا و خدمات یک شرکت کوچک یا واحد تجاری تمرکز دارد. در این مطلب به بررسی انواع این استراتژی و همچنین چند استراتژی سازمانی دیگر می پردازم.

سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی در بازار انواع استراتژی ها را در سطح کسب و کار تنظیم می کنند.

سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی در بازار انواع استراتژی ها را در سطح کسب و کار تنظیم می کنند.

 انواع استراتژی های کسب و کار عبارتند از:

  1. استراتژی توسعه: در طراحی و تدوین این نوع استراتژی، مدیران باید بدانند که منابع خود را در کجا و چه زمانی استفاده کنند. در صورت لزوم محصولات، نقش ها و عملکردهای منابع را بهبود بخشند یا اصلاح کنند. این استراتژی به دو دسته تقسیم می شود:

استراتژی های توسعه داخلی شامل توسعه بازار، توسعه محصول و نفوذ در بازار می شوند.

استراتژی های توسعه خارجی نیز شامل ادغام افقی و پیمان های استراتژیک می شوند.

  1. استراتژی های رقابتی: یکی از انواع استراتژی، است که برای کسب مزایا با تمام رقبای خود مبارزه می کند و راه پیروزی بر آنها را نشان می دهد.

مایکل پورتر برای رقابت با دیگر شرکت ها، دو استراتژی عمومی پیشنهاد می کند. یکی استراتژی هزینه کمتر است و دیگری استراتژی تمایز محصول. به این خاطر به این استراتژی ها عمومی می گویند که هر شرکت تجاری با هر اندازه و هر تخصصی که باشد می تواند از این استراتژی ها بهره ببرد.

هر چه بازار در دو استراتژی هزینه کمتر و استراتژی تمایز، گسترده تر باشد، آنها را استراتژی های رهبری هزینه و تمایز می نامند. اما زمانی که این دو استراتژی روی بازاری محدود تمرکز داشته باشند، یکی را استراتژی هزینه محور می نامند و دیگری را استراتژی تمایز محور.

استراتژی رهبری هزینه تلاش دارد تا با کمترین هزینه نسبت به رقبا پیشی بگیرد. برای همین پورتر تولید با حجم بالا و قیمت کم را پیشنهاد می دهد. عوامل زیادی در استراتژی رهبری هزینه دخیل هستند. برخی از آنها سادگی طراحی محصول، کنترل مواد خام، محصول غیرتجملاتی و ساده، کمک های دولت، هزینه کم نیروی کار و خیلی موارد دیگر هستند.

استراتژی متمایزسازی، تولید و عرضه محصولات یا خدماتی است که در مقایسه با محصولات مشابه در دیدگاه مشتریان دارای ویژگی های منحصر به فرد و خصوصیات ویژه باشند. در این استراتژی متفاوت بودن از قیمت مهم تر است. عواملی که بر این استراتژی تاثیر می گذارند شامل نوآوری محصول، برندسازی، خدمات ویژه محصول یا خدمات، اعتبار محصول، کیفیت محصول و مواردی از این دست است.

  1. استراتژی های مشارکتی یا ائتلاف های استراتژیک: یکی دیگر از انواع استراتژی، استراتژی مشارکتی است، که در آن شرکت می تواند با یک یا چند رقیب برای دستیابی به امتیاز نسبت به سایر رقبا همکاری کند. در واقع روش اصلی این استراتژی، همان ائتلاف استراتژیک است.

ائتلاف استراتژیک بیانگر مشارکت دو یا چند شرکت است که اهداف استراتژیک و مهمی را به صورت مشترک دنبال می کنند و تمام شرکت ها از این مشارکت سود خواهند برد. زمان این ائتلاف بستگی به بازخورد بازار دارد و عمر این ائتلاف هم می تواند کوتاه مدت باشد و هم بلند مدت. گاهی نیز منجر به ادغام می شود.

دلایل تشکیل این ائتلاف ها می تواند متفاوت باشد. مثلا امکان دارد برای کسب تکنولوژی یا قابلیت های تولیدی و دستیابی به بازارهای خاص باشد، یا برای این باشد که ریسک سیاسی و مالی را کاهش دهند.

ائتلاف ها به چهار دسته تقسیم شده اند: شرکتهای مختلط، کنسرسیوم های خدمات متقابل، توافق بر سر اعطای امتیاز ساخت و مشارکت در زنجیره ارزش.

از انواع استراتژی، در سطح کسب و کار استراتژی مشارکتی است.

از انواع استراتژی، در سطح کسب و کار استراتژی مشارکتی است.

انواع استراتژی های سطح وظیفه ای

دیدگاه استراتژی وظیفه ای این است که با به حداکثر کردن بهره وری منابع، راه را برای کسب اهداف و استراتژی های کل شرکت هموار می کند. در واقع یک شرکت یا سازمان بزرگ، خود دارای چند بخش است، آن بخش ها نیز خود به واحد های مجزایی تقسیم می شوند که هر کدام خط مشی و استراتژی مختص خود را دنبال می کنند، اما جهت گیری اصلی و استراتژی ها توسط شرکت مادر تعیین می شود.

انواع استراتژی های سطح وظیفه ای عبارتند از:

  • استراتژی بازاریابی و فروش، از انواع استراتژی های وظیفه

این استراتژی روی قیمت گذاری، فروش و توزیع یک محصول یا خدمات تمرکز دارد. با این روش شرکت سهم بزرگی از بازار محصولات فعلی را با اشباع و نفوذ در بازار در مشت خود می گیرد. همچنین برای محصولات خود بازارهای جدیدی به وجود می آورد.

  • استراتژی تولید و عملیات، از انواع استراتژی های وظیفه

 این استراتژی تنظیم می شود تا با کنار هم قرار دادن عوامل تولید و عملیات، ورودی را به خروجی تبدیل کند. هر شرکتی که تولید خود را با هزینه کمتر، مواد اولیه مناسب تر، کیفیت بهتر و سرعت بیشتر انجام دهد، شرکتی قوی محسوب می شود. عواملی که در این استراتژی دخیل هستند شامل هزینه کل کمتر در مقابل رقبا، هزینه مواد اولیه و قطعات نیمه ساخته و سیستم کنترل موجودی و خط مشیهای تغییر و نگهداری می باشد.

استراتژی عملیات روش و محل تولید یک محصول، توسعه منابع فیزیکی، میزان و سطح یکپارچگی عمودی، ارتباط میان عرضه کنندگان را تعیین می کند.

استراتژی عملیاتی، از انواع استراتژی های وظیفه است.

استراتژی عملیاتی، از انواع استراتژی های وظیفه است.

  • استراتژی های امور مالی و حسابداری از انواع استراتژی های وظیفه

بعضی از سازمان ها معتقدند وضعیت مالی یک شرکت یا سازمان تنها معیار تعیین کننده وضع رقابتی سازمان است. در این استراتژی عواملی مانند نرخ بهره، میزان هزینه تامین سرمایه نسبت به رقبا، برنامه ریزی مالی و بودجه، روشهای حسابداری و….. دخیل هستند.

  • استراتژی سیستم های اطلاعاتی از انواع استراتژی های وظیفه

بهره گیری از تکنولوژی اطلاعات یکی از انواع استراتژی، است که برای ایجاد مزیت رقابتی برای واحدهای تجاری استفاده می شود.

  • استراتژی های تحقیق و توسعه از انواع استراتژی های وظیفه

این استراتژی یکی از منابع مهم برای تعیین نقاط قوت و ضعف درونی سازمان است. بسیاری از سازمان باور دارند که سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه باعث می شود تا شرکت در تولید و عرضه محصولات یا خدمات جدید پیشرو باشد و به مزیت های رقابتی دسترسی داشت باشد.

استراتژی تحقیق و توسعه از انواع استراتژی های وظیفه است،که نقاط قوت و ضعف درونی سازمان را مشخص می کند.

استراتژی تحقیق و توسعه از انواع استراتژی های وظیفه است،که نقاط قوت و ضعف درونی سازمان را مشخص می کند.

 


منابع:

Competitive strategy ، نوشته مایکل پورتر

انواع استراتژی و کاربردهای آنها، نوشته دکتر ابراهیم معین نجف آبادی